چکیده:
نانسی مورفی در این مقاله، مدلی برای درک روابط میان علوم و الهیات و اخلاق ارائه میدهد او سه اصل مهم تفکر جدید؛ یعنی تحویلگرایی و تمایز واقع و ارزش و جذب خدا از جهانبینی مورد بررسی و نقد قرار میدهد و دربارة سلسلة مراتب علوم بحث میکند. وی بر این اعتقاد است که بسیاری از افراد تصوراتی نسنجیده از خدا دارند.
خلاصه ماشینی:
"ترجمة ابوالفضل حقیری قزوینی*اشاره نانسی مورفی در این مقاله، مدلی برای درک روابط میان علوم و الهیات و اخلاق ارائه میدهد او سه اصل مهم تفکر جدید؛ یعنی تحویلگرایی و تمایز واقع و ارزش و جذب خدا از جهانبینی مورد بررسی و نقد قرار میدهد و دربارة سلسلة مراتب علوم بحث میکند.
اما، اگر سلسله مراتب علوم مبتنی بر افزایش پیچیدگی سیستمهای تحت مطالعه باشد، این سؤال مطرح میگردد که آیا نظام اجتماعی از تبیینی انتزاعی که کیهانشناسان از کیهان ارائه میکنند، پیچیدهتر است یا خیر؟ فکر میکنم برای پاسخ دادن به این سؤال راه خوبی وجود ندارد و به همین دلیل نمایش روابط میان علوم به وسیله سلسله مراتبی شاخهای، که علوم انسانی یکی از شاخههای آن و علوم طبیعی که بالاتر از زیستشناسی قرار دارند، شاخه دیگر آن را تشکیل میدهند، مفید است.
اگر تبیین سفرپیدایش درست باشد، در این باره چه میتوانیم بگوییم و تحولات کلامی گوناگون این داستان در سنن یهودی، مسیحی و اسلامی، هنگامی که برای این منظور به کار گرفته شوند، چه تفاوتی ایجاد میکنند؟ چگونه میتوان آنها را با تبیینی نوافلاطونی مانند تبیین جان لسلی مقایسه نمود و آیا هیچ یک از ادیان شرقی برای یک سؤال پاسخهایی دارند یا در اینجا شکست میخورند؟ به همین نحو، نتایج این تبیینهای گوناگون از واقعیت غایی برای سؤالات اخلاقی سخت کدام است؟[22] البته، ترویج دورههایی مانند آنچه من تصور میکنم، خطراتی هم دارد."