چکیده:
این مقاله در مقدمه به این موضوع می پردازد که مهمترین ابزار بشر برای رسیدن به حقیقت و زیبایی، زبان و اندیشه است و زبان علاوه بر اینکه وسیله ارتباطی است، ابزار تفکر منطقی نیز هست. اما زبان ادبی که در نزد رودکی به کمال وجود دارد، مهمترین ظرفیت بروز و عینی کردن مفاهیم ذهنی با استفاده از اصول زیبایی شناختی است. سوال اصلی این مقاله آن است که رودکی چگونه و از چه راههایی زبان و اندیشه را به هم پیوند زده است و خلاقیت هنری او در چیست؟ به همین دلیل، نویسنده پس از ارایه شواهد و تحلیل و بررسی آنها اثبات می کند که رودکی از تمام امکانات زبان و اصول شناخته شده هنر خلاق برای تلفیق اندیشه و زبان ادبی بهره جسته است. مواردی همچون قرار دادن مناسبترین واژگان در محور همنشینی زبان، کشف روابط هستی شناسانه و علت و معلولی از طریق زبان ادبی، ابراز حقیقت هنری، استفاده از اصل تداعی معانی و تخیل، و وارد کردن تجربه شاعرانه در قلمرو زبان، برجسته ترین مواد جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی است
This article، at first، discuses the fact that language is the most important means of human being to reach the fact and beauty. Language is a means of logical thinking rather than a way of communication. However، literary language in Rudaki's poetry has the best capacity to identify and reveal mental concepts through using aesthetics. The main question of this article is how Rudaki connected language to thought and what is his artistic creation? For this reason the researcher، after presenting and considering evidences، proves that Rudaki has used all characteristics of language and principals of creative language to connect literary language and thought together. The most prominent elements of Rudaki's thought and literary language are: using the most proper words in collocation، distinguishing the relationship of cause and effect and existence through literary language، asserting artistic fact، using imagination and principles of association of meanings، and entering poetical experience in language dominion (domain).
خلاصه ماشینی:
پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی(علمی-پژوهشی) دانشکده ادبیات و علوم انسانی-دانشگاه اصفهان دورهء جدید،شماره 2،تابستان 8831،ص 25-54 جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی دکتر محمد صادق بصیری* چکیده: این مقاله در مقدمه به این موضوع میپردازد که مهمترین ابزار بشر برای رسیدن به حقیقت و زیبایی،زبان و اندیشه است و زبان علاوه بر اینکه وسیلهء ارتباطی است،ابزار تفکر منطقی نیز هست.
کاریکه او میکند،این است که واژهها را در محور همنشینی در کنار یکدیگر قرار میدهد و بدین طریق،برای آشکار کردن حقیقت اشیا از اصل زیباییشناسی تخیل بهره میجوید و میگوید: زمانه اسب و تو رایض،برای خویشت تاز زمانهگوی و تو میدان برای خویشت باز (دیوان رودکی:29) او حتی برای برحذر داشتن و پرهیز دادن انسان از سقوط و گمراهی از امکانات زبان ادبی و هنری و زیباییهای جهان هستی استفاده میکند؛همانند این ابیات: زمانه پندی آزادوار داد مرا زمانه را چون نکو بنگری همه پند است به روز نیککسان گفت تا تو غم نخوری بسا کسا که به روز تو آرزومند است زمانه گفت مرا خشم خویشدار نگاه کرا زبان نه به بند است پای در بند است (دیوان رودکی:47) به این ترتیب میتوان شاعر را صاحب اندیشهای برتر دانست.