چکیده:
طرفداران مکتب اصالت پول معتقدند که تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی بوده و
ناشی از عدم موازنه بین رشد پول و تولیدات حقیقی میباشد. بر این اساس سیاستهای
پولی بانک مرکزی که به طور ارادی اعمال میگردند، علت اصلی پیدایش فشارهای تورمی
محسوب میشود.هدف این مقاله ارزیابی مناسب الگوی پولی برای تبیین تورم ایران و
برآورد میزان مشارکت عوامل پولی در شکل گیری فشارهای تورمی میباشد.بدین منظور چار
چوب نظری مکتب پولی در چهار قضیه عمده خلاصه گردیده و با استفاده از الگوی مناسب
مورد ارزیابی و آزمون تجربی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به علت فقدان برنامه جامع رشد و توسعه اقتصادی، تنشهای سیاسی-اجتماعی، جنگ تحمیلی و نوسانات شدید درآمدهای ارزی، اقدامات ریشهای و بنیانی جهت اصلاح نظام اقتصادی و رفع عدم تعادلهای آن صورت نگرفت و لذا به علت حفظ و تداوم ساختار اقتصادی وابسته و تک محصولی و عدم تعادلهای حاکم بر اقتصاد کشور، سیاستهای پولی و مالی انبساطی، افزایش هزینههای تولید، تورم وارداتی، جنگ تحمیلی، نارسائیهای سیستم توزیع، عوامل روانی و...
بدین معنا که یک درصد افزایش در نرخ رشد عرضه پول تنها باعث 2/0 درصد افزایش در نرخ تورم شده است، حال آنکه ضریب مربوطه در سالهای بعد از پیروزی انقلاب به 7/0(508/0+208/0)افزایش یافته است که حاکی از افزایش در میزان اثر پذیری تورم نسبت به تغییرات پولی است.
بنابراین هر چند تجربه ایران وجود تلازم و همبستگی مستقیم و معنیدار بین رشد عرضه پول و تورم را تائید مینماید ولی این همبستگی متناسب نمیباشد، لذا قضیه دوم نظریه پولی با مشاهدات مربوط به اقتصاد ایران سازگار نیست.
ساختار گرایان نیز منکر تلازم بین انبساط پولی و تورم نیستند، بلکه معتقدند که تورم ناشی از عوامل ساختاری هم چون عدم تعادل در بودجه دولت و تجارت خارجی است و عرضه پول به صورت«درون زا»تحت تأثیر شرایط تورمی تغییر میکند.
هر چند تجربه ایران وجود تلازم و همبستگی مستقیم و معنیدار بین رشد عرضه پول و رشد قیمتها را تائید مینماید ولی این همبستگی متناسب نمیباشد، لذا قضیه دوم نظریه پولی با مشاهدات مربوط به اقتصاد ایران سازگار نمیباشد."