چکیده:
آنچه تاکنون در خصوص علل پیدایش موسیقی ارایه شده است،مجموعهء نظریاتی است که میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد.دسته اول نظریاتی است که برای موسیقی منشأ طبیعی و بیرون از انسان قایل است و آن را فعالیتی آگاهانه میداند که انسان برای جهت تقلید از اصوات محیط میآفریند.سته دوم،نظریاتی است که موسیقی را فعالیتی برخاسته از کارکردهای زاتی مغز انسان میداند.بدین معنی،آن ویژگیهای ساختی که موسیقی را پدید میآورد،در مغز انسان وجود دارد و انسان آن را در قالب انواع فعالیتهای مغزی،حتی تفکر و تعمیم و غیره به کار میبرد،و آنچه معمولا تحت عنوان موسیقی ارزیابی میشود،تنها بخش ناچیزی از این کارکرد ذاتی مغز است. اما آنچه در این مقاله گرده آمده،حاصل کوششی است که باید آن را به دستهء سوم منتسب دانست. نظریهای بنیادی که ادعا میکند،موسیقی برنامهای است که حاصل تعامل محیط پیرامون با مغز انسان است. بدین ترتیب که،اصوات محیط پیرامون از طریق حس شنوایی،پیامهایی را به مغز مخابره میکند که برنامههایی در قالب،ریتم،ملودی،هارمونی و...در مغز تعریف و تثبیت میکند که پس از برانگیختگی این تعاریف،رتفاری از انسان بروز میکند که فرآورده آن را تحت عنوان موسیقی میشناسیم.نظریهای که از آن به عنوان"تعاملی"یاد میکنیم.
خلاصه ماشینی:
"به عبارتی،به سبب توالی و اتصالی که از نظر زمانی و مکانی بنی اصوات دریافتی از محیط وجود دارد، تعاریف موضوعها در الگوی صوتی،به شکل کاملا پراکنده و مجزا از هم تثبیت نمیشود،بلکه موضوعهایی که در زمان و مکان باهم یا از پی هم شنیده میشوند،در قالب طرحوارهای در الگوی صوتی شکل میگیرند؛به طوری که هرگاه یکی از موضوعها در این طرحواره،«این همانی»شود،سایر موضوعهای موجود در طرحواره برانگیخته میشوند.
پس از تعریف و تثبیت این ریتم،هرگاه صدای قوچ شنیده شود،ریتم آن نیز در مغز برانگیخته میشود و حاصل آن بروز رفتاری است برای این همانی ریتم برانگیخته شده،که به شکل شنیدن یا آفرینش آن ریتم بروز کرده و در قالب موسیقی متجلی میشود.
همچنین،از بین اصواتی که در محیط اطراف تولید میشود،گاه بین دو یا چند صوت،تناوبی در ضرب رخ میدهد؛بانگ خروس،صدای آژیر آمبولانس،صدای حرکت قطار،و صداهایی که از کوفتن بر آهن در هنگام آهنگری به گوش میرسد،جملگی از چنین ریتمی برخوردارند،و هنگامی که این اصوات به الگوی صوتی انتقال پیدا میکنند،ریتم آنها در مغز درونی میشود و هرگاه صوتی از آن ریتم شنیده شود،ریتم مذکور نیز برانگیخته میشود،و در نتیجه فرد،نیاز به گوش فرا دادن یا آفرینش ریتم مذکور را احساس میکند.
ماندگاری و تأکید در تمامی آثار موسیقی به اشکال مختلف دیده میشود و این دلالت بر تثبیت آنها در الگوی صوتی مغز و بروز آنها در موسیقی،پس از برانگیختگی دارد."