خلاصه ماشینی:
"من در مؤخرهای که بر ترجمه قرآن نوشتهام، به چند نکته توجه دادهام: یکی اینکه ترجمه قرآن امر ناگزیری است، یعنی در واقع ترجمه قرآن ممکن نیست اما ما از این کار ناگزیریم، چون بالاخره باید پیام قرآن رسانده شود و مردم بتوانند در حد ترجمه از آن استفاده کنند.
شما اگر بخواهید بهعنوان نمونه گزارههایی که حکایت کشتی نوح و توفان در آن آمده را با این حکایات در دیگر متون مقدس بسنجید و اگر بخواهیم یافتههای دیرینهشناسی را مبنا قرار دهیم- البته شأن قرآن اجل از آن است که علم در موردش قضاوت کند و من به این یقین دارم- اما اگر بخواهیم در یک نگرش بروندینی این نصوص را از دیدگاه دیرینهشناسی با هم مقایسه کنیم، میبینیم سازگاری و همخوانی فضای کلی حاکم بر گزارههای قرآنی با یافتههای علمی اصلا قابل مقایسه با آنچه در کتابها و متون مقدس آمده، نیست.
اگر یک هزارم آن هزینهای را که در این کشور برای فوتبال میشود از لحاظ مادی و معنوی به این قضیه اختصاص میدادند- البته نمیخواستم این مقایسه را بکنم چون پرورش تن و پرورش روح اصلا دو گستره جدا از هم دارند و پیام قرآن ضمن اینکه زیست انسان را به پاکی هدایت میکند، اصل تکیهاش بر روح انسان است- به هر حال اگر این طرح به اندازه یک باشگاه جدی گرفته میشد، الان ما امیدوار بودیم و تلاش میکردیم و بزرگانی جمع میشدند و یک یا چند ترجمه را مبنا قرار میدادند و کسانی را مأمور میکردند و هر هفته جلساتی تشکیل میشد و نظریات مختلف در زمینه اشکالاتی که ترجمهها دارند جمعآوری و نظرگاههای موجود متمرکز میشد."