خلاصه ماشینی:
"اگر فکرمیکنید میتوانید فیلمنامه بنویسید،حتما قوهی تخیل خوبی دارید -یا آن را با مطالعهی زیاد و درست کسب کردهاید یا بهطور غیراکتسابی و غریزی واجد آن هستید-اما اگر قدرت تخیل قوی ندارید و تنها به خاطر اینکه حرفهی فیلمنامهنویسی-به هر دلیلی-برایتان حرفهی جذابی به نظر رسیده و به سوی نویسندگی در سینما روی آوردهاید،وقت خود را بیهوده تلف نکنید چون قدرت خیالپردازی اولین و اساسیترین ویژگی برای کسی میباشد که امیدوار است روزی فیلمنامهنویس موفقی شود.
در لحظهی شروع کاغذ سفیدی پیش رویتان قرار دارد که فقط و فقط باید با تکیه بر قوهی تخیلتان آن را سیاه کنید،آن هم طوری که بتوانید افراد زیادی را که بعدها تماشاگر فیلم خواهند شد،به سوی خود جلب کنید طبیعی است که در این لحظهی شروع سختترین لحظههای عمر خود را پشت سر میگذارید چون باید«یک دنیا»بیافرینید و برای خلق این دنیا باید بر مشکلات طاقتفرسایی فایق آیید،ولی باید به خودتان بقبولانید که اگر میخواهید فیلمنامهنویس شوید چارهیی جز رو در رو شدن با این مشکلات طاقتفرسا ندارید و هیچ راه فراری هم وجود ندارد.
صرفنظر از اینکه به نظر من چنین نگرشی در سینمای ما که هنوز حتی نتوانسته به درستی از مرحلهی داستانگویی سنتی عبور کند به هیچ وجه جایی ندارد اما بههرحال اگر میخواهید فیلمنامهنویس خوبی شوید هر قدر هم که احساس میکنید صاحب جهانبینی متفاوتی هستید،سعی کنید در درجهی اول یک داستان خوب با شروع و میانه و پایان مناسب و با همهی ویژگیهای لازم برای جذب تودهی تماشاگر بنویسید."