خلاصه ماشینی:
"در چنین اوضاعی عثمانطه با خط روان خود قرآن را کتابت کرد که بهانة خوبی به دست ناشران افتاد تا به طور کامل اندک آثار هنرمندان ایرانی را هم از رواج بیندازند چرا که دیگر مجبور نبودند پاسخ منتقدان عربی را هم بدهند.
قرآن در جامعة اسلامی باید مرز مشخصی با سایر مسائل داشته باشد و حق آن کتاب آسمانی به خوبی ادا شود و مشمول این شعر نشویم که: «در قیامت از شما قرآن شکایت میکند حق مجازات عمل روز قیامت میکند» در میان گفتههای شما نکتهای در مورد لزوم همزمانی زیبانویسی و رواننویسی وجود داشت.
از سوی دیگر کلا خطوط ایرانی به لحاظ ریشهدار بودن هنر نزد آنها یک زیبایی فرهنگی را نیز در خود نهفته دارد و متمایز با خط عربی است.
کدام خط در حال حاضر خط رسمی نگارش کتاب آسمانی به شمار میرود و اصولا چنین محدودیتی وجود دارد یا خیر؟ خط نسخ بدلیل آنکه عربی است و با آن فرهنگ آمیخته است میتواند کارکرد بسیار بهتری برای نگارش قرآن داشته باشد.
در حال حاضر بهترین کار این است که از کشورهای مختلف اسلامی اساتید خوشنویسی گردهم بیایند و برای رسیدن به رسمالخط واحد به مذاکره و تبادل نظر بپردازند و پس از آن قرآن واحدی نوشته شود که جای هیچ حرفی باقی نگذارد.
امیدوارم روزی برسد که شاهد نباشیم بیش از 90 درصد قرآنهای چاپ شده در کشور به عثمانطه تعلق داشته باشد در حالیکه خط قرآن وی متعلق به فرهنگ ما نیست."