خلاصه ماشینی:
"هرچند کودکان رها شده و بچههای کوچک،هراز چندگاه یافت میشوند،اما نمیتوان دریافت که از کی و در چه شرایطی رها شدهاند و یا آیا در زمان رها شدن در شرایط طبیعی بودهاند یا نه؟ نزدیکترین نظریه برای درک اینکه فرد در شرایط محرومیت از ارتباط چگنه میشود، از بررسی اخبار اتفاقی روزنامهها درباره کودکانی که مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند،یا در اتاق زندانی شدهاند و یا مورد بیتوجهی و بیمهری واقع شدهاند،استنتاج شده است.
اما در مثال بعدی،موردی را پیش میکشیم که شامل شمار زیادی از کودکان محروم از فرهنگ، است که در تنگنا و یا فشار خرده فرهنگ قرار میگیرند گروههای خرده فرهنگی محروم در آغاز سالهای آزمونهای ذهنی،این امید به وجود آمد که ابزارهایی برای اندازهگیری دقیق(ذهن)کودکان و درک قوه زندگی آنها به دست آمده است.
کمکهای وپژهای لازم است تا آنها با نظام کلی نهادهای زبان انگلیسی آشنا شوند؛زیرا در اینگونه آزمونها،نمرهها گاه چنان بحرانی است که به نظر میرسد این کودکان تواناییهای بسیار ناچیزی دارند.
پایداری و دگرگونی در جامعهپذیری از آنجا که جامعهپذیری فرایندی است که مردم از طریق آن ارزشهای فرهنگی خود را جذب میکنند،پس میتوان نتیجه گرفت که در هر فرهنگ و خرده فرهنگی،کوشش بر آن است که کودکان را با الگوهای مربوط به خود اجتماعی کنند.
ستادهای غیر رسمی اجتماعی شدن فرد،به جز مؤسساتی چون دبستان،کلیسا و خانواده،تحتتأثیر ستادهای دیگری نیز قرار دارد که گرچه کمتر سازمان یافتهاند،اما در فرایندهای جامعهپذیری بسیار نیرومندند: مجلهها،تلویزیون،آگهیها،سینماها(که برخی تبلیغ سکس و خشونت میکنند)،انواع جدید سرگرمی و آگاهی عمومی نسبت به جهان استراحتها و فراغتهای سبک،از این گونهاند."