خلاصه ماشینی:
"تفسیر و تشریح رویدادهابه شیوهی انتزاعی و قیاسی و به عنوان وسیلهای برای ایجاد رابطه بین رویدادهای منفرد،در شمار مبانی مطالعات علمی علوم انسانی و اجتماعی است که مشی تجربیگرایانه برای معنادهی به رویدادها برگزیدهاند.
رو لان بارت،دربارهی رویکرد ساختارگرایانه تحلیل تاریخی سخن میگفت و بر این امر اصرار داشت که میتوان گفت در فرم روایی تاریخ بدون ملاحظه محتویات آن،تاریخ سنتی هنوز هم در شکل جامع خود،اسطورهای است.
به نظر میرسد در مباحثه بین ساختارگرایان و روایتگرایان،اینکه آیا گذشته میتواند هدف مناسبی برای مطالعه موضعی علمی باشد مسأله نبود؛ اما دربارهی اینکه دادههای گذشته(سوابق،اسناد،یادگارها،و زمینشناسی) چگونه باید تفسیر شوند:خواه به عنوان رویدادهای مجرد یا به عنوان طبقهای از رویدادها مباحثه در جریان بود.
اگر یک فرایند تاریخی بوسیله فرم شناسایی شود و اگر روایی باشد،چگونه میتوان بین فرم تاریخی و داستانی یا روایت اسطورهای تمایز ایجاد کرد؟پاسخ مورخین حرفهای به این سؤال،رجوع به مقررات و روندهایی بود که جامعه مورخین حرفهای آن را ماهیتا تاریخشناسانه میدانند.
من در این زمان،وارد این تاریخ نمیشوم و فقط میگویم که مطالعات تاریخی به واقعیت ماهیت استدلالی آن،وضعیت آن به عنوان یک شیوه ترکیب یا ساخت و روشهای مجازی ایجاد اهداف مطالعه خیره مانده است.
منظورم این است که به خاطر ماهیت هدف تاریخی مطالعه به عنوان هدفی که در گذشته قرار گرفته،یعنی هدفی که میتوان نشان داد و یا از طریق بقایای آن به آن رجوع کرد.
این منطق بازنمایی روایی جهان(خواه گذشته خواه حال یا رابطه بین آنها)،منطق شکلها یا معانی مجازی است که اصلا منطق نیست،مگر اینکه مجموعهای از تصاویر با ساختار معنایی منطقی باشند."