خلاصه ماشینی:
"با توجه به این ارتباط و مبادله میتوان گفت که جامعهشناسی دین،تحلیل قاعدهمند و منظم پدیدههای دینی از طریق بهکارگیری مفاهیم و روشهای جامعهشناسی را دربرمیگیرد و مطالعهء نهادهای دینی،تحلیل ساخت و فرایندهای مختلف ادیان و نیز رابطهء آنها با نهادهای اجتماعی دیگر را نیز از نظر دور نمیدارد.
موضوع دیگری که باید بدان توجه کرد این است که از زمان طرح و رواج تفکرات اجتماعی سنتی و کشیده شدن دامنهء آن به زمینههای مختلف دینی تاکنون،حد اقل چهار دوره برای جامعهشناسی دین وجود داشته است: 1.
البته تلاشهایی صورت گرفته تا به عنوان مثال با پرداختن به جامعهشناسی اسلامی به جای جامعهشناسی دین،فقدان رویکرد جامعهشناختی در مطالعات دینی جبران شود،اما با توجه به تفاوتهای جامعهشناسی اسلامی(که عرصهء مطالعاتی بسیار ضروری و ارزشمندی تلقی میشود)و جامعهشناسی دین،نمیتوان این جایگزینی را ثمربخش دانست و اساسا لازم است هر دو حوزه بهطور جدی به مطالعه و پژوهش گذاشته شوند.
صرف نظر از انتقاداتی که به دیدگاه دیویس وارد است، سؤالی نیز در این زمینه مطرح است که بهویژه دینپژوهان جامعهء (به تصویر صفحه مراجعه شود) ما میبایست تلاش نمایند بدان پاسخ دهند؛ اینکه دنیوی شدن تفکر و نهادهای دینی و اصو لا فرایند سکو لاریزاسیون،تا چه حد قابل پذیرش و تأیید است؟همچنین اینکه محققان جامعهشناسی دین در کشور ما(با توجه به سابقهء نه چندان طو لانی این عرص( مطالعاتی)تا چه میزان در جهت گسترش و یا نقد دیدگاههای جامعهشناسان غربی دین تلاش نمودهاند؟ به رغم آنکه بسیاری از نظریهپردازان، خاصه در سدهء نوزدهم،از زوال دین در جامعهء نوین بحث به میان آورده بودند،اما بسیاری از محققان و صاحبنظران دوران معاصر،این دیدگاه را رد کردهاند."