خلاصه ماشینی:
"به نظر لوی از لحاظ متقاعد شدن افکار عمومی در انگلیس باید گفته شود 800 میلیون دلار معادل 14 تا 15 برابر عواید خالص شرکت نفت ایران و انگلیس بابت فعالیتهای نفتی آن در ایران،پس از کسر مالیات،در سال 1950 بوده است و برای مقایسه میتوان اعلام کرد کمپانیهای ذغال سنگ انگلیس پس از ملی شدن،مبلغی معادل 11 تا 12 برابر آخرین رقم عایدات سالانه خود را به عنوان غرامت دریافت داشتند.
اساس کلیه این پیشنهادها به طوری که در جراید منعکس شده است به طور کلی این بوده که یک هیئت بیطرف مانند دیوان بین المللی نسبت به دعاوی و دعاوی متقابل رسیدگی کند و طبق پیشنهاد خود مصدق که بعدا مسترد داشت انگلیسیها در تعیین غرامت پایبند به اصولی باشند که خودشان در ملی کردن(مثلا ذغال سنگ)به کار بردند تو ایران در مدت 20 سال از محل 25 درصد درآمد نفت تخود غرامت را بپردازد.
در بهار سال 1330 آنگاه که ایران یکسوم از تولید نفت خاورمیانه را به خود اختصاص داده بود و به همین نسبت هم بازارهای نفتی به تولیدات ایران وابسته بود،محور اصلی پیشنهادهای ارائه شده برای حل اختلافات،بر اساس تداوم بهرهبرداری از منابع نفت ایران استوار بود؛ولی یک سال بعد در سال 1331،زمانی که افزایش تولید در کشورهای عراق،کویت و عربستان سعودی و نیز ایالات متحده،خلأ و کمبود عرضه ناشی از توقف فعالیت صنایع نفت ایران را جبران کرد و بازارهای نفتی به تولیدات ایران نیاز نداشت،محور پیشنهادها بر مبنای نحوه پرداخت غرامت استوار شد و تا پایان دوره دکتر مصدق نیز چنین وضعیتی بر مذاکرات نفتی حاکم بود."