چکیده:
آیا هرچه خود دارای ابتداء است میتواند منشأ ابتداء برای غیرخود واقـــع شود ؟ مبادی عالیه و علل متوسطه
چه نقشی در هستی ایفاء میکنند ؟ تفاوت ابداء با ابتداء و خلق لامن شیء با خلق من لاشیء چیست ؟ آیا اعیان
ثابته و صور علمیه مغایر با تفرد و توحد ازلی خداوند است ؟ آیا عقل - صــــادر اول - همان کل اشیاء است ؟
اینها برخی از مسائلی است که در این مقاله در باره آنها بحث شده است .
خلاصه ماشینی:
"در هرحال قاضی سعید معتقد است : هر موجودی که در جهان وجود پیدا میکند ابتدای خود را از حق تبارک و تعالی گرفته و هیچ موجود مبتدائی نمیتواند منشأ ابتدای موجود دیگر گردد ؛ به همین جهت است که این اندیشمند متأله رابطه موجودات عقلی و نفسی و کونی را نسبت به حق تبارک و تعالی یکسان دانسته و در نسبت آنها به حق ، تقدم و تأخر قائل نیست .
در هر حال قاضی سعید اعیان ثابته و معدومات ثابته و قول به صور حاصله در صنع ربوبیت را مورد انکار قرار داده و گفته است کسانی که قائل به این اقوال شدهاند بدون اینکه آنها را مجعول یا معلول بدانند به ثبات آنها با حق اعتقاد دارند ؛ این مسأله نیز مسلم است که ثبات برخی امور با حق بدون اینکه مجعول یا معلول باشند مستلزم نوعی ثنویت در ازلیت خواهد بود و قول به ثنویت در ازل شرک شمرده میشود .
از سوی دیگر به ثبوت رسیده است که صادر اول و آنچه تا لی تلو حق بشمار میآید جز عقل چیز دیگری نیست ؛ پس از قبول این دو مقدمه گفته میشود : اگر از مبدأ هستی موجودی صادر شود که با اشیاء دیگر مغایر باشد ناچار باید در مبدأ هستی برای صدور چنین موجودی جهت و خصوصیتی تحقق باشد که این خصوصیت منشأ صدور اشیاء دیگر نباشد ، زیرا در غیر این صورت ترجیح بدون مرجح لازم میآید ، و ترجیح بدون مرجح یک امر محال شمرده میشود ."