چکیده:
سازمان حسبه یکی از بخشهای تشکیلات قضایی حکومت مسلمانان بوده است. در
آغاز وظیفه اصلی این سازمان که در رأس آن محتسب قرار داشت نظارت و رسیدگی به
امور بازار و بازاریان بود اما در سده 3 ق. وظایف این نهاد به سرعت گسترش یافت و نه
تنها رسیدگی و نظارت بر بهداشت، عبور و مرور و ساخت و ساز شهری را شامل میشد
بلکه مراقبت از رفتارهای اخلاقی و شرعی شهروندان را نیز در بر میگرفت.
همه نویسندگان مسلمان، ریشه و بنیاد این نهاد را فریضه امر به معروف و نهی از
منکر میدانند و بر این باورند که پیدایش این سازمان در دورههای بعد به واقع، شکل
نهادینه شده این حکم دینی است. نگارنده در این مقاله ضمن تأکید بر وجود حسبت
اسلامی و بررسی نشانههای تاریخی آن از آغاز تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و
استمرار آن در دورههای بعد، زمان پیدایش سازمان و تشکیلات اداری حسبه را پیش از
دوره عباسیان منتفی میداند.
خلاصه ماشینی:
بازار نیز که در عصر پیامبر (ص) و خلفای راشدین (بیشتر در مرکز خلافت) با نظارت مستقیم آنان اداره میشد، در دوره اموی و پس از آن، مسؤول و ناظر ویژه پیدا کرد.
پیامبر گرامی (ص) از همه این امور نهی کرد و به تنظیم مقررات بازار همت گماشت (نک: مجامیع روایی و کتابهای فقهی، بخش محرمات و مکروهات بیع، برای نمونه: مالک، 2/608ـ686؛ ابو داود، 3/242ـ298؛ حرّ عاملی، ج 12؛ و نیز: افغانی، 55ـ95؛ دریویش، جم؛ مرتضی، جم).
پیغمبر اکرم (ص) علاوه بر تنظیم روابط اقتصادی و اخلاق اقتصادی، نظارت مستقیم بر بازار داشت: روزی دست خود را در گندم فرو برد وچون رطوبتی در آن یافت، به فروشنده گفت: «کالا را همان گونه که هست در معرض دید مشتری قرار ده؛ کسی که در معامله فریبکاری (غش) کند از ما نیست» (متقی، 4/60؛ نیز نک: حرّ عاملی، 12/209؛ کتانی، 1/284ـ285).
عمر بن خطاب نگران برتری موالی بر عرب در امور تجاری بود، زیرا گسترش فتوحات به توسعه شهر نشینی و مهاجرت موالی به شهرهای عربی میانجامید و از سوی دیگر عربان به فیء و درآمد هنگفت خود از غنایم جنگی، سرگرم بودند و کمتر به تجارت در بازار رغبت نشان میدادند؛ از این رو موالی به تدریج بر بازارها سیطره می یافتند و همین مسأله موجب شد که خلیفه نگرانی خود را ابزار و پیش بینی کند که در آیندهای نه چندان دور، عرب نیازمند موالی خواهد شد (همو، 2/747).