چکیده:
در سـال ١٩٣٧م . بـرای نخسـتین بـار در کتـاب الثـورة العرابیـة ، روایتـی انقلابـی از واقعــه ای در گذشــته ای نــه چنــدان دور صــورت گرفــت . ایــن واقعــه ، جنبــش عرابی پاشــا و نویسـنده آن عبدالرحمـن رافعـی بـود. بیـش از بیسـت سـال از نخسـتین انتشـار متـن الثـورة سـپری نشـده بـود بلکـه خلاصـه ای از آن بـه دسـت رافعـی چـاپ شـد، امـا ایـن بـار بـه نـام الزعیم الثائـر، احمـد عرابـی . خیلـی زود خواننـدگان و حکومـت وقـت تفـاوت کتـاب دوم را نـه در خلاصـه بـودن آن کـه در نـگاه جدیـد و متفـاوت بـه عرابـی دریافتنـد. چـرا رافعـی جنبــش عرابــی را انقــلاب متفاوتــی روایــت کــرد؟ و چــرا توصیفــش را از پیشــوای انقــلاب دگرگـون سـاخت ؟ معنـا و هـدف ایـن متـون چـه بـود؟ رویکــرد مقالــۀ حاضــر بــرای پاســخ بــه ایــن پرســش ها، مطالعــۀ شــاخصه های تاریخ نــگاری دو اثــر اســت . ایــن شــاخصه ها در قالــب گفت وگــوی میــان متــن بــا نویســنده و بافت هــای موقعیتــی ، اندیشــه ای و سیاســی - اجتماعــی زمانــۀ متــن تحلیــل می شــوند. خوانــش انتقــادی و چرایــی تولیــد و تغییــر متــون تاریخ نــگاری رافعــی - بــه دلیــل تعلــق وی بــه گروه هــای ناسیونالیســتی - تــا حــد زیــادی روشــن کننده جریــان تاریخ نــگاری ناسیونالیســتی در مصــر ســدة بیســتم میــلادی اســت . از ایــن منظــر، الثــورة العرابیــة و خلاصــه آن ، بازتــاب خواســته ها و ســرخوردگی های تاریخ نــگاری ناسیونالیســتی ســدة بیســتم از واقعیت هــای جامعــۀ عصــر خویــش اســت . واکاوی حاضــر نشــان می دهــد، رافعــی متأثــر از فضــای آزادتــر سیاســی دهــه ١٩٣٠م ، موقعیـت حـزب وطنـی و اندیشـه ناسیونالیسـتی اش ، بـرای نخسـتین بـار جنبـش عرابـی را یک انقـلاب علیــه اسـتبداد و نفـوذ اجنبـی تعبیــر کــرد. رافعــی در روایتــش بــه خاطــر شکســت انقــلاب و اشــغال کشــور، بــا تنــدی و خشــم بــه عرابــی تاخــت . بعدهــا رافعــی متناســب بــا فضــای متشــنج سیاســی ، ناکارآمــدی دولت مــردان ملی گــرا و تحــول نیــاز سیاســی -فکری مصـر بـه رهبرانـی متفــاوت در آغازیـن ســال های دهـه ١٩٥٠م . مجبـور بـه تغییـر نظـرگاه منفـی اش نسـبت بـه عرابـی شـد.
خلاصه ماشینی:
"4 نویســنده بــرای انقــلاب ، دو مرحلــه قائــل شــده اســت : مرحلــه نخســت از واقعـه اعتصـاب ارتـش بـه رهبـری احمـد عرابـی در قصرالنیـل در قاهـره و عـزل وزیــر جنــگ در فوریــه ١٨٨١م آغــاز می شــود و بــا تظاهــرات متعــدد ارتــش در میــدان عابدیــن ادامــه می یابد(ســپتامبر١٨٨١م ) و در نهایــت بــا پذیـرش خواســته های آن هــا توســط خدیــو بــه وزارت شریف پاشــا(١٨٢٦-١٨٨٧م ) و تشـکیل مجلـس نماینـدگان ختـــم می شود(سـپتامبر و دسامــبر١٨٨١م ) کـه اوج عبدالرحمن الرافعی (١٩٨٣م )، الثورة العرابیة و الاحتلال الانجلیزی، قاهره : دارالمعارف ، الطبعة الرابعة .
بـر اسـاس اشـارات پیشـین و توجـه بـه نحـوه روایـت ، تنظیـم مطالـب و واژگان کاربســته شــدة مرتبــط بــا هــر مصــداق می توانیــم بــه مؤلفه هــای متــن و بــه دنبـال آن ، عناصـر اصلـی نظـام معنایی (ارزشـی ) رافعـی پـی ببریـم کـه در عیـن حـال مفاهیــم مهــم تاریخ نــگاری وی نیــز هســتند کــه عبارتنــد از :«اســتقلال »، «حرکــة القومیة (جنبــش ملی گرایــی )»، «رهبری »،«حکومت »، 3 «دولت -ملت » 4 و«انقــلاب ».
او از دیگرســو در فضــای آزادتــر فعالیت هــای ناسیونالیســتی - نســبت بــه عصــر مصطفی کامــل - خوانــش جدیــدی از جنبــش بــه عنــوان یــک انقــلاب مردمــی ارائــه کــرد و بــا برجسته سـازی نقـش مثبـت مجلـس و قانـون اساسـی - هماننـد تفکـر روشـنفکران ناسیونالیســت هم عصــرش - بــر اهمیــت نقــش مدرنیســم سیاســی در اســتقلال و ترقـی مصـر و نقـش منفـی حکومـت اسـتبداد و اسـتعمار در اشـغال تاکیـد نمـود و مســائل اقتصــادی و اجتماعــی را فــرع قــرار داد."