چکیده:
نگارنده در نوشتار حاضر به بررسی مفهوم خدا در کتاب مقدس هندوها اپانیشادها،
پرداخته است. در این نوشتار سعی شده تا با نگاه توحیدی، برهمن اپانیشادها بررسی
شود. درست است که در اپانیشادها گاه به گونهای از خداوند سخن رفته است که تعدد و
تکثر آلهه تداعی میشود، اما باید در نظر داشت که میتوان این اسامی گوناگون را
مظاهر مختلف خداوند یگانه به شمار آورد.
خلاصه ماشینی:
"خدای واحدی که هر زمان در این دین، نامی را به خود اختصاص میداد، به گونهای تغییر شکل یافت که هر چند گاه یکبار ریشی یا حکیمی هندو با اشاره به اصل و باطن صورت ملبس شدة آن سعی داشت تا وحدانیت او را با آیات و سرودهایی ثابت کند و در این میان اپانیشادها گویای حقیقت واحد و ازلی و ابدی برهمن است.
در واقع سه خدای تثلیث هندو یعنی شیوا، ویشنو و برهما، سه وجه خدای رأس (God head) یا وجود مطلق یا برهمن میباشد که ذاتی نامعلوم و درنیافتنی دارد و به وسیلة آن سه وجه، خود را به مردم میشناساند؛ در عین این که خدایان دیگر نیز از تجلیات خدای واحد یا برهمن میباشند (Muhaparata: P.
اپانیشادها دو توصیف کلی از برهمن دارند؛ یکی اصل برتری است که حیات میبخشد و جریان آن را هدایت میکند و احساسها را به سوی حالت طبیعی خودشان سوق میدهد و در درون ذات ما درخشش دارد و دوم اصل غایی که همه چیز را در سیطرة خود دارد، اما به دور از درک بشر، پنهان، نامیرا و ازلی است.
صمد «او پر و بینهایت است آن ذات صرف و پر و بینهایت است و از آن برهمن که پر و بینهایت است، این عالم پر و بینهایت ظاهر شده است» (اپنکهت برهدارنک ادهیای 5، پورن برهمن، بند اول).
اپانیشاد به صراحت بیان میکند که چگونه از عدم محض صور گوناگون پدید میآید؛ بلکه خداوند از نور ذات خود آتش و آنگاه آب، سپس خاک و پس از آن همة موجودات را آفرید (اپنکهت چاندوک، پرپاتاکای 6، کهند 2، بند 1) و جملگی این مخلوقات را هنگامی پدید آورد که برهمن حالت نیرگونه (عدم محض) به برهمن سگونه درآمد."