چکیده:
طبق نظریات جدید علمی، فضای سه بعدی که ما در آن زندگی میکنیم، یک فضای خمیده است؛
به طوری که اگر سفینهای از یک نقطه شروع به حرکت کند و به زعم خودش در راستای یک
خط راست حرکت نماید، سرانجام به نقطه شروع حرکتش خواهد رسید.
بنابراین در مقایسه با سطح یک کره که یک سطح دو بعدی بستهای است که در جهت بعد سوم
خم شده است، میتوان گفت جهان سه بعدی ما پوسته یک کره چهار بعدی است. به عبارت
دیگر جهان ما یک جهان سه بعدی است که در جهت بعد چهار خم شده است.
حرکت در بعد چهارم نتایج جالبی در بر خواهد داشت: نظیر امکان خروج از زندان بدون
گذشتن از در یا دیوار، عبور از کوه بدون رفتن بالای آن و یا تونل زدن، نزدیک کردن
راهها، پشت و رو کردن یک موجود، توجیه ماهیت دو گانه موج ـ ذره و… به نظر میرسد
مفاهیم فوق با مفهوم برخی آیات قرآنی نزدیکی داشته باشد که در این بحث به آن
پرداخته میشود. همچنین به برخی مباحث از قبیل معراج پیامبر اکرم، پل صراط، داستان
ملکه سبا، آسمانهای هفتگانه و… از دید جدیدی نگریسته میشود.
خلاصه ماشینی:
"با تعمیم مطالب بالا، چنانچه یک موجود چهار بعدی (مثلا یک ابر کره) از جهان سه بعدی ما عبور کند، ابتدا به صورت یک نقطه ظاهر شده و سپس تبدیل به کرهای کوچک میشود که رفته رفته شروع به بزرگ شدن میکند و هنگامی که به بزرگترین مقدار خود رسید (یعنی شعاع آن برابر با شعاع ابر کره شد)، کم کم کوچک شده و در نهایت تبدیل به یک نقطه و سپس محو میگردد.
به عبارت دیگر، جهان ما سطح یک کره چهار بعدی است و هر حرکتی، علیرغم این که ظاهرا مستقیم الخط به نظر برسد و به طرف چپ و راست یا بالا و پایین خم نشود، و لیکن در واقع یک مسیر خمیده است که در جهت بعد چهارم خم شده و در نهایت بر روی نقطه شروع بر میگردد.
به همین ترتیب فضای پنج بعدی در واقع سطح یک کره شش بعدی است که در فضای شش بعدی شناور است و… مفهوم آسمانهای هفتگانه اکنون این مسأله پیش میآید که اگر جهان ما یک چنین جهانی باشد، و یک موجود مافوق این جهان و مسلط بر آن، بخواهد با زبانی که قابل فهم برای ما باشد، این بعدهای متفاوت را بیان کند، از چه کلمه یا مفهومی میتواند استفاده کند؟ فرض کنید مورچهای بر روی یک جهان دو بعدی خمیده که سطح یک کره سه بعدی را تشکیل میدهد، زندگی کند و شما بخواهید به او بفهمانید که جهان واقعی، یک جهان سه بعدی است."