چکیده:
صورتهای مختلف ساختارهای دستوری میتوانند به یک معنا باشند. برگردان این صورتهای
مختلف معمولا برای مترجم مشکل ساز نیست. زیرا وی با آگاهی از ترتیب متفاوت قرار
گرفتن اجزاء جمله در زبانهای مختلف، به معادل یابی در زبان مقصد میپردازد. اما
باید توجه داشت که ترتیب و نظم به سطح کلمه و عبارت خلاصه نمیشود. این نظم
میتواند ترتیب قرار گرفتن جملات ناقص در یک جملة اصلی و جملات در یک بند را نیز در
بر بگیرد. بررسیها بیانگر این است که تفاوت میان انواع نظم در زبان یعنی نظم
زبانی[1]، نظم زمانی[2] و نظم منطقی[3] میتواند بر روی فرآیند درک ما از متون،
تأثیر بگذارد. این مقاله در صدد است تا نشان دهد چنانچه مترجم قرآن، بدون توجه به
نظم زمانی و منطقی، تنها توجه خود را به نظم زبانی زبان مبدأ یعنی عربی معطوف سازد
ممکن است نتواند مفهوم متن را به درستی در ترجمة خویش منعکس سازد.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال از آیة 71 سورة هود برداشتهای متفاوتی اظهار شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: محدث دهلوی: و زن ابراهیم ایستاده بود پس بخندید پس مژده دادیمش به تولد اسحاق … در این ترجمه ارتباط خندیدن با بخشهای قبل و بعد آیه روشن نیست.
اگر ترجمة متون را شامل دو فرآیند درک متن در زبان اصلی ـ مرحلة خواندن متن[1] ـ و فرآیند برگرداندن متن به زبان مقصد ـ مرحلة نگارش متن[2] ـ تصور کنیم، این پرسشها مطرح میشود: اگر زبانی از ساز و کار تقدم و تأخر استفاده نماید (چه به عنوان پدیدهای طبیعی در یک زبان و چه به عنوان صنعتی ادبی) و زبان دیگر فاقد این ساز و کار باشد، وظیفة مترجم چیست؟ در چنین صورتی مترجم قرآن چه راهکاری را باید در پیش بگیرد؟ آیا برگردان متن قرآن بر اساس نظم زبانی آن و بدون در نظر گرفتن نظم زمانی و تفاوت ساختار زبانها میتواند مترجم را در انتقال کلام وحی به زبان دیگر و دستیابی به هدف از ترجمة قرآن که همانا آشنایی غیر عرب زبانان با مفهوم و پیام کلام الهی است، یاری نماید؟ جای بسی تأسف است که تاکنون مسلمانان توجه لازم را به روشهای ترجمة متون اسلامی به خصوص قرآن مبذول نداشتهاند.
بیکمن و کالو (ص 223) بر این باورند، اگر در برگردان این آیه مترجم مقولة نظم زبانی و زمانی را از نظر دور بدارد در بعضی زبانها این معنای نادرست را به خوانندگان زبان مقصد القا میکند که یحیی روابط نامشروعی با همسر هیرودیس و یا با همسر فیلیپس داشته است."