چکیده:
از آنجا که بحث های مربوط به کوچک سازی اندازه دولت جزو بحث های روز اقتصاد کشور است، ضروری است که با تفکیک مابین نقش های تصدی گری و حاکمیتی دولت، جایگاه و اهمیت نقش دولت در امور اقتصادی و اثرگذاری آن بر بهبود نظام توزیع درآمد را از دید اقتصاد اسلامی مورد کنکاش قرار دهیم. فرضیه تحقیق آن است که دولت اسلامی نقش موثری در بهبود توزیع درآمد داشته و ایفای وظیفه های حاکمیتی در امور اقتصادی از بعدهای مهم این نقش است. آنچه از نتیجه های پژوهش پیش رو به دست می آید آن است که با توجه به نقش دولت اسلامی در توزیع پیش از تولید، توزیع کارکردی، توزیع مجدد و سامان دهی توزیع مقداری، می توان بیان کرد که بزرگ شدن اندازه دولت، از جهت حاکمیت، قدرت سیاستگذاری و کوچک شدن اندازه دولت از جهت بنگاه داری و تصدی مستقیم امور اقتصادی، به منظور تقویت فضای رقابت سالم، باعث بهبود توزیع کارکردی و توزیع مقداری درآمد در جامعه اسلامی می شود.
Keeping in view that the downsizing of the government is one of the current
economic discussions of the country، it is necessary that by differentiating between
the authoritative and incumbency roles of the government، the status and
importance of the government in economic matters and its influence on
improvement of the income distribution system، from the view of Islamic
Economics، be thoroughly studied.
The hypothesis of this research is that an Islamic government has an effective
role in the improvement of income distribution، and fulfillment of authoritative
responsibilities in the economic issues is one of the important aspects of this role.
The results of this research reflect that considering the role of an Islamic
government in the pre-production distribution، functional distribution، redistribution
and organizing the qualitative distribution، it can be expressed that
enlargement of the government size with respect to authority and policy-making
power، and reduction of its size with respect to managing the firms and direct
control of economic issues، in order to strengthen the competitive environment، will
result in improvement of the functional distribution and quantitative distribution of
income in the Islamic society.
خلاصه ماشینی:
بنابراين نظام اقتصادي اسلام اين نکته مهم را بيان مي دارد که حتـي اگـر در دو مرحلـۀ توزيع پيش و بعد از توليد، عدالت اسلامي رعايت شود، باز ممکن است حداقل بـه علـت وجود اختلاف هاي ذاتي و طبيعي در نوع بشر، عده اي نيازمند و محتاج باقي بمانند که بايـد در توزيع مجدد درآمدها، حق آنان به طور کامل ادا شود.
بنابراين مي توان گفت : مهم ترين علت وجود نابرابري هـاي نامتعـارف درآمـدي از نظـر نظام اقتصاد اسلامي ، عدم مراعات حق در نظام توزيع است اما براي رعايت اين سـه دسـته از حقوق و برپايي نظام توزيع عادلانه درآمد، دولت اسلامي چه وظيفـه اي دارد و نقـش آن در اين امور در کنار بازار، بخش فعال خصوصي و عامه مردم چگونه تعريف مي شود؟ نقش دولت اسلامي در نظام توزيع درآمد در بسياري از مکتب هاي اقتصادي اگر دولت در توزيع درآمد نقش نخـست را نداشـته باشد، بي شک نقش بسيار مهمي را ايفا مي کند.
اگر در زمان غيبت ، دولت اسلامي را مـسؤول اجـراي ايـن دسـته از کارهـا در جامعـه بدانيم ، مسؤوليت دولت در توزيع پيش از توليد، اصل بر همگاني و عمومي بودن ثـروت هـا است اما براي حفظ توازن سطح زندگي و ممانعت از پيدايش فاصله طبقاتي ، اعتبـار اصـلي به مالکيت تحت ولايت دولت اسلامي داده شده است تا دولت از راه ولايت امـر انفـال يـا مديريت در تملک مشترکات ، از اصل همگاني بودن ثروت پاسداري کنـد و بـا نظـارت بـر کوشش افراد از حق هر ذي حقي در پديد ساختن تمليکات خصوصي دفاع کند.