چکیده:
در این مقاله گامهای مقدماتی در جهت ارائه یک نظریه در زمینه تساهل و مدارا در
اندیشههای سیاسی اسلام برداشته شده است. نخست با بیان معنا و مفهوم تساهل در
اندیشه اسلام، به طرح مسأله پرداخته و سپس اصول متعارف نظریه در قالب مبانی و اصول
و پشتوانه نظری تساهل در اندیشة اسلامی مطرح گردیده است. تعیین حدود و حوزههای
اعمال تساهل، چارچوب نظری نظریه را تشکیل میدهد و در ادامه با جستجوی تساهل در
سیرة پیامبر اکرم (ص) و بررسی مواردی از تساهل در قلمرو جامعة اسلامی، نظریه تساهل،
تصدیق تجربی گردیده است. در نهایت با ذکر ملاحظاتی در مورد کیفیت اعمال تساهل در
جهان اسلام، به ارزیابی نظریه پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"از این رو، میتوان گفت، مفهوم برادری اساس تساهل درونی دینی اسلامی را تشکیل میدهد که با تمسک به آن، برای مذهبها و فرقههای اسلامی، بخصوص چهار مذهب رسمی اهل سنت و مذهب تشیع، این امکان فراهم شده است که در کنار هم بطور مسالمتآمیز زندگی کنند و هر یک مجاز به داشتن عقاید متفاوت از دیگران، حتی در بین خودشان ـ باشند و بدین وسیله مدلی از یک جامعه متکثر و دمکراتیک را به نمایش گذارند.
بطور کلی، در حوزة اخلاق سیاسی، اسلام را از آن رو دینی متساهل و اهل مدارا میدانیم که مفاهیمی همچون عدالت، مساوات، رفق، سعه صدر، برادری و غیره را رمز بقا و ترقی نظام سیاسی و ضامن ثبات و امنیت واقعی و منافی خشونت بیجا در تعامل حکومت و مردم میداند؛ نیز، از آنجا که دین اسلام، دینی سعادت محور است و در حوزه نظر و عمل، هدف سیاست را سعادتمند نمودن مردم و وصول آنها به سعادت نهایی میداند، بنابراین قدرت سیاسی باید در خدمت این آرمان باشد و بدیهی است چنین قدرتی برای دستیابی به سعادت نمیتواند روابط غیر عادلانه، نابرابر، خشونتآمیز، همراه با تنگ نظری و تغلب را در جامعه برقرار سازد.
در نهایت و به عنوان ارزیابی، در مورد تساهل و مدارا در اندیشههای اسلامی و کیفیت اعمال آن در جهان اسلام، ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد: نخست، در حال حاضر دست کم دو تلقی یا قرائت از اسلام در حوزة اندیشههای سیاسی وجود دارد که یکی از آنها ظاهرا تساهل و تسامح و مظهر عینی آن یعنی آزادی عقیده و مذهب را بر نمیتابد و با استناد به آیههای قرآنی و روایتهای __________________________________ [1]."