چکیده:
امنیت از مفاهیم بسیار با اهمیت و متطوری است که در گذشته و حال در حیات سیاسی و اجتماعی کلیة جوامع، مطرح بوده است. این واژهها با مشتقاتش به کرّات در کلام الهی و سایر منابع اسلامی آمده است . دو اندیشهپرداز و حکیم بزرگ ایرانی؛ یعنی ابونصر فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی نیز این مفهوم را به روشنی مورد توجة عمیق خویش قرار دادهاند. با توجه به جایگاه ویژة امنیت در تفکر و حوزة عمل اسلامی، این مقاله تلاش دارد تا ضمن بررسی نوع تفکر این دو اندیشمند، دربارة امنیت و سازوکارهای تامین آن، همسنخی و همپیوندی اندیشهای آنها را نشان دهد و بر غیر انتزاعیبودن و تجویزیبودن آرای ایشان در اینباره تاکید ورزد و همچنین نوآوریها و برخی ابداعات خاص این دو حکیم متاله را که مشابه دیدگاههای امروزی و این عصری است، خاطرنشان سازد .
خلاصه ماشینی:
"با توجه به جایگاه عالی امنیت در تفکر و حوزة عمل اسلامی، در این مقاله تلاش شده است تا از دیدگاه دو اندیشمند متقدم و سترگ اسلامی؛ یعنی ابونصر فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی این مفهوم مورد واکاوی قرار گیرد و به سؤالهایی از این دست پاسخ داده شود که آیا امنیت و سازوکارهای آن از منظر این دو شخصیت علمی، تعریف عملی شده است؟ به عبارت دیگر، آیا در تفکر دینی و نحلة فلسفة سیاسی فارابی و محقق طوسی، نگرش به مفهوم امنیت، انتزاعی و تجریدی و فقط شامل جوانب معنوی است یا اینکه نوع تفکر ایشان در این زمینه، انضمامی و دارای جوانب و مصادیق عینی و راهکارهای مشخص و تجویزی است؟ در این نوشتار، تلاش شده است تا علاوه بر بررسی چیستی نوع تفکر فلسفی این دو اندیشمند، دربارة مفهوم امنیت و سازوکارهای تأمین آن، به این سؤال نیز پاسخ داده شود که آیا میان فارابی و خواجهنصیر در این باره، همسنخی و همپیوندی اندیشهای وجود دارد؟ ابونصر فارابی 1ـ امنیت؛ شرط ضروری ایجاد اجتماع و جامعه بیتردید، نخستین فیلسوف جامع و نظامساز در اسلام، ابونصر محمد بن طرخان بن اوزلغ فارابی(339-259هـ .
خواجه، همانند فارابی به تفصیل از مداین فاضله و ناقصه سخن گفته (همان 289) و همچون وی، خطرات مداینی مانند تغلبیه و احرار(جماعیه)(همان: 293 – 297) و همچنین نوابت و یاغیان برای امنیت مدینه و نظام سیاسی را متذکر شده و همانند وی به دفع مقابله با آنها اهمیت داده و راههای تأدیب مشابهی را بیان کرده است (همان: 299)."