چکیده:
برای مهار قدرت، چارهای جز نظارت بر حاکمان و صاحبان قدرت، وجود ندارد. با بررسی نظام نظارتی در اسلام به این نتیجه میرسیم که ساز وکارهای نظارت بر حکومت در اسلام کارامدتر از نظامهای دیگر است؛ زیرا اولا: اسلام علاوه بر نظارت بیرونی، بر نظارت درونی نیز تاکید ویژهای دارد. ثانیا: ساز وکارهای نظارتی در اسلام، موجب افزایش میزان محبوبیت حاکمان میشود و روابط حاکمان و شهروندان را از روابط خشک قانونی به روابط تربیتی - عاطفی، همراه با رعایت موازین قانونی تبدیل میکند. ثالثا: رویکرد ساز وکارهای نظارتی در اسلام، رساندن فرد و جامعه به سعادت دنیوی و اخروی است؛ زیرا نظام حقوقی اسلام، زیرمجموعة نظام اخلاقی اسلام است. افزون بر همة اینها، نظارت بر حکومت در اسلام از ضمانت اجرایی بسیار قوی و مستحکمی برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
"بعد از تشکیل حکومت، مهمترین بحثی که مطرح میشود این است که حکومتی که از قدرت برخوردار است، برای اینکه به استبداد و خودکامگی نینجامد، چگونه باید تنظیم و کنترل شود؟ خداوند متعال دربارة فرعون که نمونة بارز یک حاکم (و انسان) طغیانگر و سوء استفادهکنندة از قدرت بود، خطاب به حضرت موسی7 میفرماید: «(ای موسی) بهسوی فرعون برو که او طغیان کرده است»(طه(20): 24 و نازعات (79): 18).
18B1ـ4ـ زمینههای اثربخشی نظارت مردمی بر سیستم اکنون پس از بیان نظارت مردمی و نیز نقش تعیینکننده و مهم مردم در حکومت اسلامی، به زمینههای لازم برای ایفای این نقش میپردازیم: 35Bالف ـ اهتمام حاکمان به استفاده از نظرات صاحبنظران قدرت در نظام اسلامی، همواره بهصورت اعمال نظر جمعی و بر اساس مشورت است.
با توجه به حساسیت بخش بازرسی و با در نظرگرفتن دقت در انتخاب افراد راستگو و با وفا، امام علی7 به این حد اکتفا نکرده، به مالک فرمان میدهند که چند بازرس را مأمور رسیدگی به یک کارگزار قرار دهد، تا در صورتیکه همگی آنها خیانت یا فساد را تأیید کردند، حجت بر او تمام شود و بتواند بدون درنگ او را مجازات کند: «و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو هم، آن خیانت را تأیید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او بازپسگیر."