چکیده:
نقل رؤیا،یکی از روشها یا ابزارهای مورد استناد عارفان در اثبات نظریههای عرفانی است.ازاینروش در مسایل و موضوعاتی چون اثبات شأن و مرتبهء والای عارف،حل مشکلات و یا تأیید عقیده،وقوف بر ضمائر،توصیه و راهنمایی و ارشاد و تحول سالک،انکشاف برخی رازها،ارتباط با مردگان، آگاهی از حوادث آتی،اهدای لقب و خرقه در خواب و نظایر آن،در متون عرفانی بهرهگیری شده است.
در نگاه نقادانه،برخی از این رؤیاها بسیار شگفتانگیز و در بادی امر غیر قابل قبول مینماید؛حال آنکه برخی دیگر را میتوان پذیرفت.ولی آنچه در دیدگاه عارفان مهم بوده است نه خود رؤیا و صحت و سقم آن،بلکه استفادهای بوده است که در نتیجهگیریهای ضروری در جهت اثبات نظریات تعلیمی عارفان میتوانست بر آن مترتب باشد.
خلاصه ماشینی:
در دیدگاه عارفان مهم بوده است نه خود رؤیا و صحت و سقم آن،بلکه
(**)-دانشیار دانشگاه شهید بهشتی تهران رؤیا واژهای عربی است از مصدر رأی یرأی رویة به معنی دیدن در بیداری و خواب.
متون عرفانی-که به بحث ما مربوط میشود-میتوان موضوع رؤیا را سراغ گرفت.
گذرا بر آن بیفکنیم چگونگی برخورد عارفان است با این قضیه و بهرهبرداری آنان از رؤیا
امر را به رؤیایی که دیده است نقل میکند:«به حضرت حق تضرع میکردم که مرا با اولیای خود اختلاط ده و همصحبت کن.
در نگاه کمی،جالب توجه است که برخورد متون عرفانی با رؤیا و استفادهء ابزاری از آن
ژندهپیل و مناقب العارفین و معارف بهاء ولد و فیه ما فیه نیز بحث از ماهیت رؤیا نیست اما
داده است؟یا صرف پذیرش شنونده موجب شده است تا این طریق ساده برگزیده شود.
اگر این نظریه را بپذیریم،هر نوع رؤیای منقول نیز به سادگی قابل حل است.
نقل میکنند که حسین منصور حلاج را پس از بر دار کشیدن در خواب دیده است که
دقت در موضوع رؤیا باعث شده است تا مفسران و عارفان،رؤیاهای قابل استناد و
بیداری و این فضیلت رؤیا را میرساند؛چنانکه ابو یزید خدا را در خواب دید(قشیری،
ناحیهء افرادی چون ابن عربی محصول چنین فرجهای است(برای تفصیل بحث ر ک.
بحث رؤیا بدون عنایت به واقعه،ناقص خواهد بود و ضرورت دارد در این مورد نیز
چنانکه ملاحظه میشود،نویسنده هیچ تردیدی در نقل این رؤیا به خود راه نمیدهد.
صدها رؤیای نظیر این از جمله در تذکرة الاولیا موجود است.