چکیده:
تکرار یا به قول بلاغیون«تکریر به عنوان سری بلاغی از موضوعاتی است که در کتب بلاغی به ان اشارات فراوانی شده است.در علم بلاغت برای تکرار، انگیزهها و انواع بسیاری برشمردهاند و در آن موارد کثرت تکرار را مخل فصاحت و تکرار صحیح را مفید دانستهاند.اغلب محققان،تکرار در قرآن را نه تنها مطلوب،بلکه در حد اعجاز دانستهاند که دارای انگیزه و فایدههایی است. اما دربارهء تکرار در کلام بشری،آنگونه که باید،در کتب بلاغی قدیم فارسی بحث نشده است.
با بازنگری متون و نمونههای فراوان مشخص خواهد شد که تکرار چه نقشی در زبان و ادب فارسی دارد.در این مقاله،ضمن طرح اهمیت تکرار در ادب فارسی، و نیز تکرار در زبان فارسی،به این نتیجه رسیده است که تکرار،شگردی زبانی است که در زبان روزمره نیز بسیار کاربرد دارد و همین شگرد زبانی به عنوان ذات و سرچشمهء زیبایی در خلق شعر و هنر نقش عمده دارد و لازم است همچون وزن در شعر و نظم در زیباییشناسی مورد عنایت قرار گیرد.آنچه در این مجال آمده عبارت است از:تعریف تکرار،انگیزهء تکرار،تمایل انسان به تکرار،تکرار در زبان و ادب فارسی.منظور از تکرار در اینجا،تکرار واج و تکواژ نیست بلکه تکرار عبارت یا فراتر از عبارت و جمله است.
خلاصه ماشینی:
و نیز تکرار در زبان فارسی،به این نتیجه رسیده است که تکرار،شگردی زبانی است
عصر حاضر دربارهء تکرار در ادبیات فارسی ارایه کردهاند،درخور این سر بلاغی نیست و
تکرار در قرآن کریم و انواع آن ذکر کرده است.
آنچه از کل گفتههای پیشین برمیآید این است که تکرار را به دو نوع تقسیم کردهاند:
در مورد تکرار در قرآن کریم نیز این نظر غالب است که«تکرار د کلمات قرآنی و
سر هم و تکرار آنها از این جهت است که کلمهء«سوف»به ما میفهماند که پس از زمانی و
شعر فارسی تکرار با انواع مختلف آن بسیار قابل مشاهده است.
به این شرح است که اغلب بعد از ستایش اورامزدا،نام پادشاه و اجداد شاه فرماندهنده ذکر میشود،سپس خواسته یا گفتهء آنها ذکر میشود و در انتهای گفتهء خود،به
این شعرها اگر بخش تکرار شده را بگیریم،نظام شعر و ترانه از هم پاشیده میشود.
این ذات زبان است که تکرار را میآفریند و کلام انسانی یا کلامی که مخاطبش انسان
در زبان روزمره و محاورهای نیز از تکرار بسیار استفاده میشود.
شاهد آورد و چند جملهء فوق فقط به این قصد بیان شده است که نشان دهد تکرار در
روزمره این امر بیشتر مشهود است و نباید فقط در ادبیات به دنبال تکرار گشت،بلکه هر
فارسی به آنها اشارات فراوانی شده است،برای تکرار انواع و اقسام دیگری نیز ذکر
مصرعهای دوم بهگونهای دیگر تکرار شده است:گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید
میشود آنچه غزل مولوی را غزل کرده(همانند موسیقی)تکرار پرمعنای عبارات است و