چکیده:
انتقال پیام دو ساختار دارد:ساختار دیالوژیکی و ساختار گفتاری. ساختار دیالوژیکی ساختاری افقی یا تعاملی است و ساختار گفتاری، عمودی،یکطرفه،و همراه با اقتدار است.مقاله حاضر بر آن است که با رویکردی هستی شناختی این دو نوع ساختار را در فرایندهای اطلاعاتی و پیامشناسی به همراه تجلیات متکثرشان در طول تاریخ مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"در نظریههای موجود در باب اطلاعات،غالبا توجه اندکی به ساختار اسطورهای، شاعرانه،و الهی پدیدهء دریافت پیام از«بالا»و انتقال آن به افرادی که در«پایین»هستند معطوف شده است و تفاوت نقش پیامرسانی اساطیری یا الهی با پیامرسانان در یک جامعهء اطلاعاتی سکولار مورد توجه قرار نمیگیرد(کاپورو،6991).
تغییر angelia شاعرانه و اساطیری به logos فلسفی به ایجاد نهادها و نگرشها،و کارکردهای تازهای منجر گردید،یا بهتر بگوییم شکلهای جدیدی از قدرت را پدید آورد؛ اختلافهای جدیدی میان جوامع فلسفی و قدرتهای سیاسی و مذهبی پیدا شد؛و آزادی بیان فلسفی(دیالوگ فلسفی)با ساخت افقی و تعاملی خود سبب تشدید تنش با ساختهای عمودی دولتشهر/ Polis در یونان باستان گردید.
اعمالی که پیش از این به صورت بینام و نشان و در برخورد متقابل با افرادی کاملا غریبه انجام داده میشد(مانند پرداختن بهای شام،به امانت گرفتن کتابی از کتابخانه،اجاره کردن یک نوار ویدیویی،پرداختن حق اشتراک یک مجله،برقراری ارتباط تلفی راه دور)اینک در پوششی از نشانههای اطلاعاتی که گردآوری و در پروندهها چیده شده است،پیچیده میشود و هر روز بیشتر و بیشتر به تمثالهای دقیق افراد شکل میدهد.
علاوه بر آن،برنامههای متون متراکم، خوننده را ترغیب میکند که به متن به مثابه میدان یا شبکهای از نشانهها بنگرد که میتواند در آن بندهای خود را به وجود آورد،بندهایی که ممکن است بخشی از متن شود و بنا به میل خوانندگان دیگر،ادامه یا تغییر پیدا کند.
با وجود آنکه ممکن است این نوع نگارش رایانهای هرگز نتواند کاملا جایگزین ارتباط سنتی شود،ولی ارائه دهندهء شقی دیگر در برابر ملاقاتهای همزمان است؛شقی که اصلاحکنندی انزوای روز افزون عصر اطلاعات است."