خلاصه ماشینی:
"در حالی که در زبانهای اروپایی به ویژه انگلیسی در خصوص همین موضوع میتوان انبوهی از کتابها و مقالههای مفید و ارزشمند را سراغ گرفت2علاوه بر مسأله تبیین،در زمینه دیگر مسائل عدیده مطرح در فلسفه علم تاریخ نیز با خلأ جدی در زبان فارسی مواجهیم و تا زمانی که مسائل اساسی فلسفهء علم تاریخ به طور جدی در کانون توجه و تفکر مورخان این مرزوبوم قرار نگیرد،تاریخنگاری در این سرزمین همچنان در حصار بسته تکرار مکررات باقی خواهد ماند و در بهترین حالت تقلید از مفاهیم و مقولات تاریخ غربی که از دوران جدید به بعد به تدریج به تاریخ ایران تسری یافته3و نیز تأسی و تقلید از ایدههای ایرانشناسان غربی،ادامه خواهد یافت4مترجم محترم کتاب حاضر دقیقا با درک خلأ مزبور،در سالهای اخیر به ترجمه مقالات جدی در زمینه فلسفهء تاریخ، روش شناسی تاریخی و تاریخنگاری رو آورده است.
آنها معتقد بودند،این ارتقاء مقام در صورتی امکانپذیر میگردد که تاریخنویسان توجه خود را از حقایق نشان میدادند معطوف میداشتند، یعنی از جمعآوری حقایق دست میشکیدند و به تدوین دروس آموزنده یا قوانین تاریخ میپرداختند ایدهآلیستها با طرح تفاوتها و تمایزات مزبور میان تاریخ و علوم طبیعی ضمن آن که توانستند برای تاریخ به عنوان یک علم، شأن جدا و مستقل از علوم طبیعی قائل شوند،کوشیدند آراء و نظرات نوینی نیز در زمینه روش تفکر تاریخی ارائه کنند (17و18)-والش:همان،ص 51،آیزایا برلین،در تعریف و تأیید دیدگاه پوزیتیویستی اوگوست کنت نوشته است که او«سهم بزرگی در تفکر تاریخی ایفاء کرده است زیرا معتقد بود که ضوابط تبیین علمی،یعنی ناتورالیستی ( Naturalism )را در همه زمینهها میتوان اعمال کرد و دلیلی نمیدید که این ضوابط را همچنان که در مورد روابط بیناشیاء اعمال میشود در مورد روابط بین انسانها نتوان اعمال کرد."