خلاصه ماشینی:
"سوالی که در اینجا به ذهن میرسد این است که نیازهای تفصیلی مطروحه براساس چه مبنایی از نیازهای سهگانه مذکور استخراج شده است؟چگونه«امنیت»هم به عنوان یک نیاز اساسی مطرح شده و هم یک نیاز کوچکتر در کنار نیازهای جزئی؟آیا امنیت به معنای تامین اقتصادی فعلی و آتی است؟آیا این مفهوم شامل این اصل نمیشود که همه ما نیازمندیم که از نظرهای اقتصادی در تأمین باشیم؟ نویسنده در فصل اول چند نیاز اساس جامعه ایرانی را بررسی کرده است و برخلاف نیازهای اساسی و کلی که در مقدمه به آن اشاره کرده،بررسی خود را این شاخصها تولید،سرانه و تخصیص آن است،تولید سرانه ایران،در سال مورد بررسی 1375 برابر با 133600 تومان بوده است و براساس آمار و ارقام موجود 23 درصد از این رقم،پسانداز و سرمایهگذاری میشود24/5/ درصد از آن به هزینههای جاری دولتی اختصاص دارد و باقی مانده در اختیار خانوارها برای تأمین نیازهای خود قرار میگیرد.
بنظر میرسد نویسنده اگر به آمار و ارقام مربوط به توزیع درآمد برای دهکهای مختلف جمعیتی توجه میکرد بهتر میتوانست نشان دهد که عمق محرومیت جامعه ایرانی در چه حد است و برنامههای توسعه چه ارمغانی برای اکثریت مردم به بار آورده است؟بههرحال اصل نتیجهگیری نویسنده صحیح است و بر این اساس وضعیت فعلی اقتصاد ایران را چنین توصیف کرده است: رکود نسبتا شدید و طولانی و فقدان علائم شروع رونق و پایان رکود،بودجه انقباضی دولت،مشکل بیکاری در حد 10 درصد،بیکاری جوانان حدود 30 درصد،بحران شروع شونده بیکاری تحصیل کردگان و بالاخره فقدان مجموعهای از سیاستهای اقتصادی سنجیده."