خلاصه ماشینی:
"به عقیده او روسو کاملا تشخیص داده بود که توسعه اقتصادی سرمایهداری در ثروتمند کردن همه به خرج«هیچکس»ناتوان بوده و همهء این پیشرفتها به هزینهء«زحمتکش مزدبگیر»«کارگر مولدی»به وجود آمده که بنا بر قول«آدام اسمیت» اقتصادان انگلیسی«بر شانههای خود،کل بنای جامعهء بشری را حمل میکند و خود در زیر فشارش له شده و به پایینترین پلهء بنیاد این عمارت فرو میغلطد و دور از چشم آن دفن میشود.
»(ص 33)به نظر کولتی نکته اساسی در آراء و عقاید روسو این است که او علت رشد فساد را در روسو تشخیص داده بود که توسعه اقتصادی سرمایهداری در ثروتمند کردن همه به خرج«هیچکس» ناتوان بوده و پیشرفتها به هزینهء«زحمتکش مزدبگیر» به وجود آمده است ایراد عمدهء روسو بر جامعهء مدنی آن است که در آن«منافع مشترک» اعضای یک جامعه یا ملت قابل تضمین نیست این میداند که«مناسبات میان انسانها،در عرصهء جامعه مدنی،مناسباتی مبادلاتی است...
اگر منافع مشترک به توافق قراردادی محدود شود که بر اساس آن همه موافقت کنند که هر یک به دنبال منافع خصوصی خود بروند، دیگر جامعهای وجود نخواهد داشت و صرفا جامعهای صوری در دست خواهد بود انسان اجتماعی نمیشود و در وضع طبیعی باقی میماند و فقط پاسداری دولت به آن اضافه شده است.
»9 بنابراین،به نظر نمیرسد که از نگاه روسو هر نوع دامن زدن به رقابت و ستیز اجتماعی، رشد نابرابری و فقر،جدایی فرد از دیگران و این همانی آزادی و مالکیت از جمله تبعات جامعهء مدنی است که مورد انتقال روسو قرار گرفته است کولتی به این نکته به اندازهء کافی توجه نمیکند که از دیدگاه روسو، تشکیل جامعهء مدنی،خود «پیشرفتی»محسوب میشود چرا که انتقال از وضع طبیعی به جامعهء مدنی، به مثابه حرکت به سوی تبدیل«قدرت»به«حق»است «مبادلهای»در عرصهء اجتماع«ناسودمند»باشد."