خلاصه ماشینی:
"این دو وجه همواره همسویی ندارند روندهای موجود و دستاندرکار در تغییر جهان صرفا ماهیت مدرن ندارند و باید نقش سایر جریانها را نیز در نظر گرفت همراه با متکثر شدن جهان زندگی و رشد تنوع فرهنگی دیگر ضرورتا هیچ رابطه تابع و متغیری بین سرمایهداری و مدرنیته وجود ندارد گیدنز از روند«مکانزدایی»سخن به میان میآورد و چنین نتیجهگیری میکند که مدرن به هیچ جغرافیای خاصی وابسته نیست زیرا با مفهوم«فضای تهی»مربوط است زیباشناسی،«ژانت ولف»در عرصهء هنر و ادبیات و«داگلاس کلنر»در زمینهء علوم اجتماعی و«آلن سوئینگ وود»در عرصهء جامعهشناسی فعالیت میکنند.
مساله این است که آیا روندهای موجود و دستاندرکار در تغییر جهان صرفا ماهیت مدرن دارند یا آنکه نمیتوان همه این تغییرات را به مدرن شدن نسبت داد و باید نقش سایر جریانها را نیز در نظر گرفت.
همراه با متکثرشدن جهان زندگی و رشد تنوع فرهنگی دیگر ضرورتا هیچ رابطه تابع و متغیری بین در سالهای اخیر،تردیدهای فزاینده در این مورد که تحول اصالت دارد و لزوما آینده بهتر از حال خواهد بود، نگرشهای مدرن وابسته به اندیشهء ترقی و روشنگری را دچار بحران کرده است مدرنیسم،یک جریان ادبی-فرهنگی یک مفهوم زیباشناسانه است.
در اینجا این پرسش مطرح میشود:آیا ارزشهای جامعه مدرن تنها مختص به جوامع غربی است و سایر جوامع با آن بیگانهاند؟مشکلات ناشی از پاسخ مثبت دادن به این پرسش باعث شده که دست کم دو تن از نویسندگان مجموعه با فکر یکی دانستن مدرنیته و غربی کردن جدا مخالفت ورزند."