چکیده:
جان استوارت میل در این کتاب که آن را در قرن نوزدهم نوشته است به مسایلی میپردازد که هنوز هم از مسایل عمده در عرصه اجتماعی و حقوق زنان است.وی با رد داعیهی برتری ژنی مردان بر زنان دلیل میآورد که الغای بردگی در عصر جدید صرفا وضعیت زنان را تعدیل کرده است.مقایسه زنان در نظامهای مختلف و برای احراز مشاغل گوناگون و علل عدم پیشرفت آنان در برخی از حوزههای علمی و ادبی مسایل دیگری است که به بررسی آنها میپردازد.در فصل پایانی استوارت میل به مبداء اندیشهاش بازمیگردد و منافع و امتیازهای حضور زنان در عرصههای گوناگون را برای مردان، و نه برای خودشان بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
"محرومیت زنان از امکانات آموزشی و حرفهای و سپردن آنان به دست تقدیر موضوع دیگری است که استوارت میل آن را طرح میکند و میگوید چنانچه مردان از صلاحیت ذاتی بیشتری برای احراز برخی مشاغل برخوردارند، چه نیازی به قانونگذاری و مباحثه برای دور ساختن زنان از این مشاغل وجود دارد؟آزادی و رقابت وضع را روشن خواهد کرد.
(ص 29) به نظر استوارت میل تا زمانی که زنان مهر سکوت بر لب زده باشند و دنبال رفع تبعیض نباشند، مردان از امتیازات ناعادلانه برای مدت طولانیتری بهرهمند خواهند شداستوارت میل: دور از انتظار نیست که شخصی مانند آگوست کنت که به برتری مردان بر زنان اعتقاد داشت به استبداد و خودکامگی گرایش یابددر حوزه ادبیات، آثار زنان از نظر ویژگیهای اصلی، تقلیدی از ادبیات مردان بوده استاستوارت میل دلیل میآورد که برای تعیین تفاوتهای طبیعی میان زنان و مردان نیاز به پزشکانی است که روان شناس باشند و به ویژه در این زمینه خود زنان باید پژوهش را شروع کنند.
(ص 121)در نهایت از نظر وی تا زمانی که زنان مهر وقتی انسان را از حاکمیت بر خود بازداریم، میکوشد تا شخصیت خود را از طریق سلطه بر دیگران نشان دهد و از نظر استوارت میل اهمیتی که زنان به زیبایی و لباس و تجمل میدهند به همین مساله بازمیگرددنکتهای که استوارت میل به طور جدی به حمایت از آن میپردازد، اصل بودن وظیفه مادری و همسری برای زنان استسکوت بر لب زده باشند و از وضعیت خود شکایت نکنند و دنبال رفع تبعیض نباشند، مردان از امتیازات ناعادلانه برای مدت طولانیتری بهرهمند خواهند شد و بعید است که از این نظام اجتماعی که آنان را فرادست میشمارد اظهار نارضایتی کنند."