خلاصه ماشینی:
"تقریبا میتوان گفت هیچ پژوهشگری در عرصه فرهنگ وجود ندارد که قدر این اطلاعات افسانهها ساخته هنرمندان خلاق ولی بینامونشان جوامع هستند و چون با وقایع زندگی مربوط به شیوههای مختلف مرتبط میگردند همواره در نزد مردم جای دارند افسانه به دلیل ارتباط با ذهنیت انسان از یک طرف و وابستگی آن به وقایع زندگی اجتماعی انسان از طرف دیگر، در سراسر دنیا به عنوان منبع مهمی برای مطالعه حداقل برخی از ساختارها و نظامهای فرهنگی به کار میرود پیروی مجموعههای مربوط به افسانههای ایرانی از روش سنتی گذشته، یعنی اکتفا به جمعآوری و ثبت افسانهها، در راه مطالعه انسانشناختی فرهنگ جوامع ایرانی ابهامات نظری و روششناختی متعددی را ایجاد نموده است ارزشمند جمعآوری شده را نداند.
البته در این اثر گاهی افسانههایی که از نظر معنا شباهت داشته باشند کنار هم آمدهاند اما این امر به نظر اتفاقی میرسد و اگر این اهمیت پژوهش افسانه به عنوان روشی برای مطالعه فرهنگ آنگاه روشن میشود که بدانیم این منابع قابلیت آن را دارند تا چگونگی انتقال اطلاعات را از جامعهای به جامعه دیگر به ما نشان دهند و به همین خوبی میتوانند درباره باورها،عقاید،هنجارها،اعتقادات دینی و سایر ابعاد فرهنگ هرجامعه به ما اطلاعات بدهند داشتن دیدگاه نظری خاص، اتخاذ روشهای مناسب برای جمعآوری اطلاعات، آشنایی با تکنیکهای خاص مناسبسازی اطلاعات، روشهای طبقهبندی، تحلیل محتوا و نتیجهگیریهای اجتماعی-فرهنگی از جمله الزامات پژوهشی در افسانهپژوهی است (به تصویر صفحه مراجعه شود) اثر عظیم با دقت بیشتری به صورت معنایی-کارکردی طبقهبندی میشد فواید علمی بیشماری بر آن مترتب میگردید."