خلاصه ماشینی:
"قسم اول از هفت باب تشکیل شده است: باب اول:در ذکر بعضی مواعظ سودمند(در بیارزشی دنیا و اهمیت همت بر تحصل حیات ابدی) باب دوم:در میان تحصیل ایمان و شناخت معبود حقیقی(مشتمل بر دو فصل) باب سیم:در مراعات فرایض و سنن باب چهارم:در توبه و بازگشت(مشتمل بر شش فصل) باب پنجم:در ذکر بعضی اخلاق شریفه(مشتمل بر نه فصل که هر کدام به یکی از عوامل تهذیب نفس میپردازند) باب ششم:در مراعات حقوق اقارب و اباعد(مشتمل بر 6 فصل که هر کدام به یکی از عوامل تدبیر منزل میپردازند) باب هفتم:در ذکر امر معروف و نهی منکر(مشتمل بر دو فصل) و قسم دوم شامل پنج باب است: باب اول:در تعدید آداب و سنن پادشاه(مشتمل بر 4 فصل که ذکر نصایح پیشینیان است) باب دوم:در تدبیر و سلوک پادشاه نسبت به طبقهی اهل قلم(مشتمل بر 8 فصل) باب سیم:در تدبیر سلوک پادشاه نسبت به طباقت دیگر(مشتمل بر 5 فصل) باب چهارم:در ذکر بعضی قوانین کلیه(مشتمل بر 4 فصل که در تدبیر پادشاه یا اهل دربار نوشته شده) این اغراق که پادشاه روح جهان و موجب سلامت بلاد است، تأویل دیگری از«شر اخلاقی»است که تکیه بر حاکم عادل دارد و نه جامعه سالم در متون عصر صفوی معنای نوینی به جایگاه پادشاه داده میشود و پادشاه به صورت نماینده امام غایب در میآید روضة الانوار کتابی است در حیطه حکمت عملی و در واقع شاید به نوعی ادامه راه علامه مجلسی در حلیة المتقین باشد میتوان دو گرایش را در عصر صفوی تشخیص داد؛ اول گرایشی است که سعی در استفاده از منابع پیشین و بازیافت آنها دارد و دیگری گرایشی که با استفاده از شیوههای استدلالی جدید سعی دارد با مناسبات جدید در عصر صفوی همخوانی داشته باشد اصل عدم مشروعیت قدرت سیاسی در عصر غیبت که در زمان صفویه باعث کنارهگیری بسیاری از علمای شیعه از حکومت بود، در نهایت با تعلیمات محمد باقر مجلسی و شیخ بهایی و تأثیر ریشهای اندیشههای ملاصدرا، میرفندرسکی و..."