خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود)پدر فکری ایدهء«غربزدگی»هانری کوربن، شرقشناس فرانسوی است که حکمت اشراق (yhposoeht) شیعی را بازیابی و آن را برای شاگردان ایرانی هایدگرگرای خود تدریس کرد حقیقی بر این باور است که تأثیر نیچه معلول استحکام اندیشه فلسفی وی نیست، بلکه نتیجهء ویژگیهای قدرتمند شاعرانه و زیباییشناسانه«بلاغت زبانی»نیچه است که به راحتی با سنتهای فکری عرفان اسطورهای و شاعرانه ایرانیان پیوند میخورد در ادامه برخی از مضامین عمدهء حقیقی را معرفی میکنم و مورد بحث قرار میدهم.
برای مثال تعریف فوکو از«مدرنیته»به منزلهء«فرهنگی و ویژگی» (sohte) مبنایی است برای محمد توکلی طرقی(تاریخدان فکری)که انتقاد فراگیری را از شالودههای توجه جدی نویسنده به زبان و روش تحقیق موجب میشود که انتخابها با دقت صورت گیرد و از واژگان فارسیای استفاده شود که مفاهیم فلسفی خارجی را به گویاترین شکل بیان میکنند هر چند من غالبا با انتقاد حقیقی از پست مدرنیسم و تأثیر آن بر ایران موافقم،اما معتقدم التزام تزلزلناپذیر وی به الگوهای«مدرن» و«غربی»عقلانیت نیز نیازمند بازنگری انتقادی است (به تصویر صفحه مراجعه شود) مدرنیستی مطالعات ایرانی و نوعی«مدرنیته ایرانی شدهء» جایگزین مطرح کرده است.
تاریخدانان شایسته همواره با این نکته آشنا بودهاند که به طور کلی تمامی شکلهای (به تصویر صفحه مراجعه شود)محیط فرهنگی دوران جنگ سرد، نیازمند متفکران«غیر مارکسیست»، «غیر ایدئولوژیک»و در عین حال«رادیکال»بود و افکار فوکو نیز دقیقا در همین راستا بود به نظر میرسد حقیقی به تبع هابرماس، موافق است که نه تجربهء واقعی و تاریخی مدرنیته و نه گرایشهای فکری غالب آن، هیچ یک با الگوهای ایدهآل«عقل انتقادی» مطابقت ندارند خودآگاهی بشری نه تنها بین الاذهانی (evitcejbus-retni) ،بلکه به لحاظ زمانی محتملاند."