خلاصه ماشینی:
"وقتی که زایندهرود در دشت وسیع و حاصلخیز اصفهان با محیط مناسب اطرافش مثل تپههای سنگی آتشگاه و کوه سپاهان و غیره میتوانست احتیاجات اقتصادی و نظامی انسان را برطرف کند،برای انسان بسیار مشکل بود که محل زندگی خود را در چنین محلی که نزدیک به رودخانه و نزدیک به کوه-جایی که عاقبت شهر اصفهان ما بوجود آمد-تعیین ننماید.
استرابو در کتاب جغرافیای معروف خود،ضمن بحث دربارۀ شوش در دورۀ هخامنشیان و ارتباط آن با گابه (Gabae) یا گاوه (Gavae) مینویسد: «اگرچه هخامنشیان کاخ شوش را بیشتر از کاخهای دیگر تزیین میکردند ولی کاخهای پرسپولیس و پاسارگاد به همان اندازه مورد توجه و احترام آنها بود.
موقعی پرسهپولیس موضوع بحث کلی قرار گرفت و به نام فعلی خود که بر مبنای لغتبازی یونانی است و باحتمال نخست بوسیلۀ کلایتارکوس (Kleitarchs) پیشنهاد شده معروف گردید،که دو قرن از خرابی آن گذشته بود و حتی تا این تاریخ ما مطمئن نیستیم که املا و معنی صحیح آن چیست و یا در اصل چگونه تلفظ میشود؟ در متون پهلوی کلمۀ اصفهان،«سپاهان» (S.
این حقیقتی است غیر قابل انکار و این قبیل کارها به حدی در زمان قدیم رواج داشت که بنیانگذاران اصلی چنین اماکن برای حفظ آثار خود در مقابل این تجاوزها به نفرین متوسل میشدند تا در دلهای متجاوزان ایجاد وحشت کند و این وحشت مؤثرترین اسلحهیی بود که میتوانست پس از مرگشان بکار رود.
25) گفتههای تاورنیه را تایید کرده،میگوید:«در حدود سه یا چهار میلی جنوب این شهر(یعنی اصفهان-نویسند)خرابههای برجی را بر بالای یک کوه میتوان دید که گفته میشود آن برج محل اقامت داریوش بهنگام جنگ دوم اسکندر با ایرانیها بود."