چکیده:
سیری در دیوان اشعار امام خمینی (ره)
مهدی پور محمد
امام خمینی (ره) بی شک یکی از شخصیتهای کم نظیر و تاثیرگذار دوران معاصر بود با خصایص منحصر به فرد و ابعاد وجودی گوناگون. این نوشته گامی کوچک در معرفی اجمالی بعد ادبی و سیری در دیوان اشعار ایشان می باشد. بخش عظیم اشعار حضرت امام، غزلهای عارفانه است که از حیث سبکی اغلب تحت تاثیر غزلهای خواجه حافظ می باشد. امام خمینی با بهره گیری وسیع از اصطلاحات عرفانی در دورانی که این اصطلاحات از سوی برخی متشرعین مورد هجمه و در معرض تهمت بود، جانی تازه به عرفان بخشید و موجب تبرئه و احیای عرفای راستین گردید و از سوی دیگر به جهت شخصیت الهی و قابل ستایش خود و روی آوردن به عرفان حماسی، پویا و حرکت آفرین که به پیروزی و هدایت مقتدرانه انقلاب اسلامی در جهان منجر شد، عرفان اسلامی را از کنج انزوا و جنبه شخصی و درونی صرف بیرون آورد و آنرا با مفاهیم متعالی خود در سطح جامعه عمومیت داد که آثار و برکات این اندیشه بزرگ نه تنها در ایران بلکه در میان مسلمانان مبارز کشورهای دیگر بوضوح جلوه گر است.
شعر امام بازتاب احساسات، عواطف و افکار او و متعلق به لحظات خلوت و انس با خداست؛ در آیینه شعر امام صفای درونی عرفانی راستین، آرامش قلبی مومنین و امید به آینده ای عاری از ظلم و بی عدالتی را می توان حس کرد.
خلاصه ماشینی:
این شخصیت بزرگ در هر فرصت ممکن مخالفت خود را با
امام خمینی(ره)شخصیتی بود با ابعاد وجودی وسیع و گوناگون که
مورد استفاده امام غزل است که در آنها اغلب تحت تأثیر غزلهای حافظ شیرازی
عشق به معشوق و معبود حقیقی است با این تفاوت که عرفان امام(ره)،عرفانی
مقدس نمایی و دعوی آنها را بزرگترین مانع راه آنان میداند:صوفی و عارف از این بادیه دور افتادند جام می گیر ز مطرب که روی سوی صفا(39)علم و عرفان به خرابات ندارد راهی که به منزلگه عشاق ره باطل نیست(67)کور کورانه به میخانه مرو ای هشیار خانهء عشق بود جامهء تزویر بر آرتو که دلبستهء تسبیحی و وابستهء دیر ساغر باده از آن میکده امید مدار(124) زهر مفروش ای قلندر آبروی خود مریز زاهد از هستی تو،پس اقبال بر دنیا چه شد(94)
از ابیات این قصیده است:دوستان آمد بهار عیش و فصل کامرانی مژده آورده گل و خواهد ز بلبل مژدگانیشاهدی کو از ازل از عاشقان بر بست رخ را بر سر مهر آمد و گردید مشهود و عیانی مهدی امام منتظر نو باوهء خیر البشر خلق دو عالم سر بسر بر خوان احسانش نگینگر نه وجود اقدسش ظاهر شدی اند جهان کامل نگشتی دین حق ز امروز تا روز پسینظاهر شود آن شه اگر شمشیر حیدر بر کمر دستار پیغمبر به سر دست خدا در آستیندیاری از این ملحدان باقی نماند در جهان ایمن شود روی زمین از جور و ظلم ظالمین
در پایان این بحث باید گفت که شعر امام جزئی از وجود او و متعلق