چکیده:
در این مقاله پس از اشاره به دلبستگی شهریار به موازین و قراردادهای شعر کلاسیک
فارسی، تأثیرپذیری وی از اصول و آموزههای مکتب رمانتیسم مورد بحث قرار گرفته و ضمن
پرداختن به پیشینه آشنایی وی با رمانتیسم و آثار رمانتیکهای ایرانی، چگونگی بازتاب
جلوههای صوری و محتوایی رمانتیسم در شعر او ذیل عنوانهای تخیل رمانتیک، فضاسازی
رمانتیک، نقد مظاهر تمدن و بازگشت به دوران ماقبل مدرنیسم، بازگشت به دامن طبیعت،
روستاستایی، بازگشت به دوران کودکی و رویکرد عاطفی و شهودی به دین بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
بررسی کیفیت رویکرد شهریار به طبیعت و عناصر آن نیازمند تفصیل بیشتر است اما چون در این باره پیش از این هر چند به اجمال بحث کردهایم (صدرینیا، 1371) از تفصیل آن در اینجا صرف نظر میکنیم و برای پرهیز از اطاله کلام تنها دو بند از هذیان دل او را که نشان دهندة نحوة رویکرد او به عناصر طبیعت است، به عنوان نمونه میآوریم: شب بـود و نهیب باد و طوفان می کـوفت در اطـاق بـا مشـت رگبار بـه شیـشه هـای الـوان خوش ضـربه گرفته با سرانگشت تصویـر چـراغ پشت شیــشه هی شعلـه کشیده بـاد میکشت هم شـوق به دل مرا و هم بیم آن ابر تنـک بـه یـاد دریــا بر دامن سبـزه اشک مـیریخت بـر لالة گـوش شــاخة گل آویـزة ژالــه چـون در آویخت لبخند گل عفیف و خاموش بلبـل بـه غزلسـرایی انگیـخت من بی تو دلم گرفته چون ابـر (شهریار، همان، ج 1، ص، 570 – 571)4-3- روستا ستایی وجه دیگر طبیعت گرایی رمانتیک در ستایش روستا و زندگی بدوی روستایی جلوهگر میشود، در تلقی رمانتیکها روستا در تقابل با شهر، مظهر زندگی طبیعی انسان و یادگار معصومیت از دست رفته عصر سنت است، حال آنکه شهر جلوهگاه زندگی تصنع آمیز و رهآورد تمدن پر قساوت بشری است، از همین رو نیز تصویر شهر با پلیدی و رنگ و نیرنگ عرضه میشود.