چکیده:
در دهه چهل قرن شمسی حاضر جریان جدیدی در شعر معاصر فارسی ظهور کرد که به دلیل گسست
کامل از جریانهای شعری پیش از خود و به سبب غرابتی که در اندیشهها و اشعار بانیان
و شاعران آن وجود داشت، به «موج نو» مشهور شد، و پس از گذشت مدتی کوتاه، با
تغییراتی اندک، در هیأت «شعر حجمگرا» نمودار شد. این جریان در مقایسه با جریان شعر
«سنتگرا» شعری بود «سنت گریز» یا حتی «سنت ستیز» بود و در مقایسه با جریان «شعر نو
یا نیمایی»، مدرن مینمود چنان که شعر «نو»ی نیمایی پیش از خود را نیز «کهنه»
میانگاشت. همچنین در قیاس با «شعر متعهد و ملتزم» که طرفدار نظریه «هنر برای مردم»
بود و شعر را وسیله میدانست نه هدف، این جریان شعری هوادار نظریه «هنری برای هنر»
بود و در جستجوی دستیابی به «شعر محض یا ناب» به غیر متعهد بودن شعر تاکید داشت. به
همین دلیل، «جامعه گرایی» و «محتوا گرایی» که از اصول جریان شعر نیمایی بود، در این
جریان جایگاهی نداشت، و «فرد گرایی» اساس کار را تشکیل میداد. در یک کلام، در این
جریان با شاعرانی روبرو هستیم سنت ستیز، تعهد گریز، رویگردان از جامعه گرایی و
محتواگرایی، و مدعی شعر مدرن و طرفدار شعر محض که از هر قید و بند فکری، اجتماعی،
اخلاقی و ادبی آزاد باشد.
خلاصه ماشینی:
زمینهها و عوامل پیدایش جریان موج نو و شعر حجمگرا در ظهور این جریان در دهة چهل در شعر فارسی عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مختلفی مؤثر بودهاند که ذیلا به مهمترین آنها اشاره میشود: الف) پیش از هر چیز باید گفت که این جریان از جهات مختلف از برخی مکاتب ادبی اروپایی همچون دادائیسم، سوررئالیسم و «هنر برای هنر» تاثیر پذیرفته و یابه تعبیر درستتر تقلید کرده است.
همانطور که پس از مکتب سمبولیسم در اروپا گروهی ازجوانان در عرصة شعر و ادب ظاهر شدند و در برابر همه سنتها و موازین شعری پیش از خود عصیان کردند و هذیانهای ذهنی و روانی خود را بیهیچ آراستگی و پیراستگی به عنوان شعر ناب عرضه کردند و حتی نام مکتب خود یعنی «دادائیسم» را به طور تصادفی از میان فرهنگ لغت استخراج کردند(1) و همان طور که برخی از شاعران دادائیست بعدها سعی کردند تا نظم و نظامی به افکار و عقاید خود بدهند و قواعد و قوانینی را برای خویش وضع کنند و این تلاشها در نهایت به ایجاد مکتب جدیدی با عنوان «سوررئالیسم» منجر شد، در ایران هم بسیاری از شاعران موج نو نیز پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که باید برای شعر خود اصول و قواعدی دست و پا کنند که همین مسأله در نیمه دوم دهه چهل به ظهور «شعر حجم گرا» به رهبری یدالله رؤیایی منجر شد.
در این مجلات و جنگها بود که شاعران و منتقدانی چون احمدرضا احمدی، یدالله رؤیایی، فریدون رهنما، مهرداد صمدی، پرویز اسلام پور و اسماعیل نوری علاء مطالبی را در دفاع از شعر موج نو و شعر حجم گرا نوشتند.