چکیده:
جلال آل احمد در صحنهء ادبیات داستانی و در تاریخ اندیشهء سیاسی-اجتماعی ایران،همواره نقشی درخور تأمل داشته است.در این مقاله با اتکاء به متن و ساختار داستانهای او،به تحلیل شخصیت مؤلف و دریابی سیر تحول اندیشگی و مهمتر از آن،ردگیری استمرار اندیشهء آل احمدی و آزمون و خطاهایی از این دست پرداخته میشود.
در این مقاله،هدف شبیهسازی زندگینامهء نویسنده نیست؛
بلکه مقصود،نمایش بخشهایی از فراز و فرودهای اندیشگی، دغدغههای اجتماعی و بازتاب آنها در داستانهای پرداختهء وی و ادامهء نوع تلقی اوست تا به امروز.
خلاصه ماشینی:
و اما همین راوی جوان،در داستانهای دید و بازدید عید، افطار بیموقع و معرکه،ضمن جدا کردن خود از دنیای کوچک آدمهای معمولی،به این موضوع تفاخر نیز میکند.
سهتار داستان مردی نوازنده است که بعد از سالها نواختن با ساز عاریهای،سرانجام سهتاری میخرد و همان روز،موقع گذشتن از کنار مسجد شهر،گرفتار جوانکی عامی میشود که به عبور او با در دست داشتن آلت لهو و گناه اعتراض میکند.
این داستان،حدیص نفس آل احمد است که به دنبال فراز و فرودهای زندگی سیاسیاش و سرخوردگی از رهبران مدّعی آزادی خواهی،در دورهء سکوت و انزوا به سر میبرد.
این تیپ آشنا،بیرحمانه زیر قلم آل احمد کالبد شکافی میشود تا دلایل شکست و باز تجربه کردن تجربهها به خواننده یادآوری شود و سرانجام ثابت کند که رعشهء قلم،جز به تعهّد،ناصواب است.
آل احمد و داستانهای بلند سرگذشت کندوها،نخستین داستان بلند ال احمد،به ناکامی دیگری در زندگی سیاسی او اشاره میکند.
آل احمد افشای تراژدی استعمار و تحرّکات کمپانیهای نفتی و تزریق مدرنیسم در زمان حکومت اختناق،شیوهای سمبولیک برای بیان این داستان انتخاب میکند.
آل احمد با پرداختن به این مضمون،در حقیقت سرنوشت ساختارهای قدرت و مشابهتهای آنها را در این داستان به تصویر میکشد.
این داستان به ماجرای شکست مبارزهء اجتماعی-سیاسی گروههای چپگرا و ملّی در دهههای 02 و 03 قرن حاضر در تاریخ مبارزات اجتماعی مردم ایران اشاره میکند.
درک و بینش سیاسی و شور اجتماعی آل احمد و پختگی او،در این داستان بیش از دیگر آثارش مشهود است؛حتی میتوان آن را سیاسیترین کار وی خواند.