خلاصه ماشینی:
"آنان بسته به حدود و اختیاری که از طرف دولتها در اختیار داشتند بسیاری از این مفاهیم را از فیلتر ترجمه میگذراندند تا جامعه ظرفیت هضم آن را داشته باشد پرسشی که شاید قدری هم دیر مطرح میشود این است که مطالعات نظری ترجمهی معاصر چگونه از طریق ترجمه زمینه و بسترهای فرهنگی زبان مبدأ و مقصد را مورد تحلیل قرار میدهند؟اساسا بحث از زمینههای فرهنگی تا چه حد با بومیسازی1و هماهنگ ساختن متن ترجمه شده با فرهنگی متن به آن وارد میشود متفاوت است؟آنچه به عنوان ترجمهی فرهنگی مطرح میشود تا چه حد2با بومیسازی ترجمه متفاوت است؟و مسئله ترجمهی فرهنگی در رابطه با متون تصویری،سینمایی و...
و احساس غریبگی بسیار بیشتری نسبت به متون نوشتاری در او ایجاد میشود این نویز جدا از نویسنده،مترجم(تصویرگر)و مترجمهای بعدی به تفاوت دستگاههای نشانهشناسی نیز برمیگردد امروز بسیاری از نشانههای تصویری در میان کودکان جهان نقاط اشتراک فراوانی بهوجود آوردهاند که گاه برای بزرگسالان نامفهوماند اما کودکان به خاطر تکرار این نشانهها در بازی کامپیوتری و انیمیشنها متن را به سادگی به واسطهی آنها میخوانند کودکان به نوعی در جهان معاصر خود تبدیل به بازیگران و مترجمان دیگر این عرصه شدهاند.
به شکل بومیسازی به واسطهی عناصر تصویرگری و نشانهشناختی آنها بسیار متفاوت از متن نوشتاری است کودکان هر چند که نوشته تغییر کند زبان تصاویر را همچون یک زبان جهانی میفهمند زبانی که در بحث ترجمهی فرهنگی به گونهای نه یک سنتز برای تز و آنتیتز زبان مبدأو مقصد بلکه فضایی برای امکان گفتوگو و بازی است بدون این که به واسطهی مرزبندیهای هویتی قومی،نژادی بسیاری از موارد مفاهیم و افراد را در دستهی حذف قرار دهیم."