چکیده:
شعر و موسیقی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. اما امروزه به دلیل گسترش فراوانی
که هر یک از آنها یافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود این، هنوز هم بین شعر و
موسیقی پیوندی دیرینه برقرار است؛ به گونهای که هر کدام بدون دیگری ناقص و نارسا
است. به ویژه، موسیقی که بدون شعر طراوت لازم را ندارد. در این مقاله سعی شده است
اصطلاحات موسیقی مستعمل در دیوان خواجو مورد بررسی قرار گیرد و ارتباط بین نغمات
موجود مقامها، شعبهها و آوازها تبیین شود. به این معنا که اگر شاعر مثلا در
بیتی به مقام «راست» و «اصفهان» اشاره کرده است، تقارن این دو اصطلاح در کنار
یکدیگر از روی تصادف نبوده است، بلکه شاعر به ارتباط موسیقی این دو مقام و تناسب
نغمات بین آنها نظر داشته است. در این راستا برای اثبات گفته خویش از کتب قدیم
موسیقی نظیر «مقاصدالالحان» و «جامعالالحان» مراغی و «بحورالالحان» فرصتالدوله
شیرازی و کتب امروزی موسیقی و مقالات موجود استفاده گردیده است.
Poetry and music are closely interlinked، but today their development has resulted in the gap between them. Nevertheless، we can see some historically relations between them and they are correlated and complementary to each other. Particularly، music doesn’t enjoy the required freshness. This article is an attempt to study the musical terms used in Khajoye Kermani’s Divan and to reveal the relations between the songs of the tonalities، branches and chansons. It means that if، for example، the poet has pointed to the Rast and Esfahan tonalities، their coincidence has not been accidentally occurred، but the poet has considered the musical relations of these two tonalities and the appropriateness of the songs. In this regard، we used the old musical books of Maghasedul-lahan، Jame0ul-lahan written by Maraghi and Bahor-ul-lahan written by Forsatudduleh Shirazi and also some today books and articles on music، in order to prove this claim.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله سعی شده است اصطلاحات موسیقی مستعمل در دیوان خواجو مورد بررسی قرار گیرد و ارتباط بین نغمات موجود مقامها، شعبهها و آوازها تبیین شود.
به این معنا که اگر شاعر مثلا در بیتی به مقام «راست» و «اصفهان» اشاره کرده است، تقارن این دو اصطلاح در کنار یکدیگر از روی تصادف نبوده است، بلکه شاعر به ارتباط موسیقی این دو مقام و تناسب نغمات بین آنها نظر داشته است.
ما در این مقاله برآنیم اصطلاحات موسیقی مستعمل در دیوان خواجو را مورد بررسی قرار دهیم و مهمتر آنکه ارتباط بین نغمات موجود مقام ها، شعبه ها و آوازهها را بیان کنیم.
به این معنا که اگر شاعر در بیتی به مقام «راست» و «اصفهان» اشاره کرده، از روی تصادف نبوده، بلکه به ارتباط موسیقی این دو مقام و تناسب نغمات بین آنها نظر داشته است.
) کلماتی نظیر «راست»، «عراق»، «نوا»، «سپاهان»، «حجاز» و «راه» در معنای موسیقی با یکدیگر ایهام تناسب دارند؛ از سوی دیگر شاعر به تناسب بین نغمات «راست» و «اصفهان» و همچنین «حجاز» و «عراق» توجه داشته است.
شاعر یقینا به تناسب نغمات موجود بین مقام «نوا» و «عشاق» که به نظر عبدالقادر مراغی هر دو از یک دایره (مجموع نغمات ملائمه موسیقی) هستند، توجه داشته است؛6 هر چند «نوا» در اینجا به معنی آواز است.
» (شیرازی،6:1367) خواجو، در دیوان خود به این اصطلاح اشارت هایی داشته است و آن را به شکل ایهام تناسب در کنار سایر اصطلاحات موسیقی دیگر به کار برده است.