چکیده:
دین، مفهومی بسیار مهم در زندگی شخصی و اجتماعی انسان است. آموزه های دینی با معرفی پیدایش و سرانجام آفرینش، به انسان هویت می بخشد و در طول تاریخ، با عینیت اجتماعی خود، رفتارهای اجتماعی انسان ها را سامان داده است. تأثیر دین بر رستگاری ابدی انسان از سویی، و کارکردهای آن در تنظیم زندگی اجتماعی انسان ها از سوی دیگر، باعث شده است تا دین داری، از موضوعات جدی مورد توجه اندیشمندان دینی و هم جامعه شناسان قرار گیرد. تلاش های بسیاری در راستای تعریف شاخص هایی برای اندازه گیری دین داری صورت گرفته است تا تغییرات آن سنجیده شود و بدین وسیله، تأثیر عوامل مؤثر بر دین داری و همچنین متغیرهایی که دین داری بر آنها مؤثر است، بررسی شود. موضوع مورد توجه این نوشتار، ارتباط میان گسترش رسانه های نوین در قالب ابزارهای هوشمند همراه و تغییرات در شاخص های دین داری است. این تحقیق، با تکیه بر دستاوردهای تجربی پژوهش های صورت گرفته و با استفاده از رویکرد جامعه شناسانه، تلاش کرده است تا تغییرات مشاهده شده در دین داری را توضیح دهد و با ریشه یابی این تغییرات، ایده هایی را در جهت ترسیم آینده این تغییرات مطرح کند.
خلاصه ماشینی:
نویسندگان مقاله توضیح میدهند که در واقع، این مـؤلفهها نـشانه عدم هنجارمندی یکسان در عرصه رفتارها و نگرشهای دینی است که برای تبیین مسائل آن باید از قالب مفهومی «بیشکلی دینورزی» استفاده کرد.
در پژوهشهایی که همبستگی معناداری میان دینداری و رسانه نشان داده شده است، تغییرات منفی دینداری، صرفاً در ابعاد مناسکی دین مشاهده شده است؛ هر چند در برخی از آنها بعضی انواع استفادهها از رسانه، رابطه مثبتی با دینداری نشان داده است.
» (فرهمندزاد، 1389) تلفنهای هوشمند و تعامل با دین تلفنهای هوشمند (smartphone)، به نسلی از گوشیهای تلفن همراه اطلاق میشود که امکانات پیچیدهتری در قیاس با گوشیهای نسل پیش خود دارند و میتوان از آنها مانند یک رایانه شخصی استفاده کرد.
بنابراین، بر پایه نگاه دوم، اندازهگیری صرفِ میزان پایبندی به ظواهر دینی نمیتواند ملاک خوبی برای تعیین تأثیر رسانه بر دینداری افراد در بُعد مناسکی آن باشد؛ زیرا در این وضعیت، فضای ادراکی و احساسی کاربران رسانهها ملاحظه نشده است.
اما دستاورد دوم پژوهشهای تجربی را اینگونه بیان کردیم که به علت تغییر ماهیت نهاد ارتباطات، از سلطه نهادهای سیاسی و قدرت نمادین نهادهای دینی در عرصه ارتباطات کاسته شده است.
رایج و مسلط بودن رسانههای شفاهی در گذشته، این امکان را برای نهادهای سیاسی و دینی فراهم میکرد که قدرت انحصاری مطلقی در ارائه یکسویه اطلاعات به مخاطب داشته باشند.