خلاصه ماشینی:
"هیچکدام نام قبلی این ده را نبردهاند، و رشیدی هم که در فرهنگ خود آورده است،شمر بن افریقش بن ابرهه با مردم شهر«سغد»جنگ کرده و پس از گشودن«سغد»آن را ویران نمود و بر ویرانههای آن شهری جدید بنا کرد و شمر کند نام نهاد،این مطلب نیز درست به نظر نمیرسد زیرا چنانکه در قسمتهای بعدی خواهد آمد،اولا«سغد»یکی از روستاهای بسیار با صفا و خوش و خرم سمرقند به شمار میرود و«سغد سمرقند»جزو بهشتهای چهار گانۀ {PẒشهری جدید در آن محل بنا نمود و آن را نام«شمر کند»گذاشت،یعنی شهر شمر،(رشیدی مادۀ شمر کند.
{P1P} در اینجا ذکر یکی از بزرگان سمرقند به نام اسکافی(ابو جعفر محمد بن عبد الله)قابل توجه است،در چگونگی نبوغ اسکافی و مهارت او در فن نویسندگی ضرب المثلها گفتهاند بهطوری که خلیفۀ وقت المعتصم عباسی از علم او در شگفت بوده است،وی از آغاز جوانی دیوان رسائل ابو علی چغانی را به عهده داشته است و چون نامههای نوشته شدهی به دست او به دربار سامانیان میرسید از داشتن چنین دبیری بر چغانیان رشک میبردند.
دربارهی بزرگان دیگر سمرقند از ملا افکار سمرقندی نیز باید نام برد که شاعری خوش قریحه بوده و شعری نیکو میسروده است، از اشعار او است: ای زرد کرده روی به پیوند خویشتن چون نی مباش این همه در بند خویشتن{P2P} در اینجا به نام دیگری میرسیم که از فقهای سمرقند و به امام الهدی مشهور بوده است،نامش نصر پسر محمد بن ابراهیم و ملقب به ابو اللیث است،وی را کتبی است بس جامع و مفید مانند بستان- العارفین یا کتاب البستان،تنبیه الغافلین،قرة العیون و مفرح القلب المحزون و..."