خلاصه ماشینی:
"اساسا ما میتوانیم پرسشهایی به قرار زیر مطرح کنیم: چگونه امروزه فیلمهایی مثل «لاکومب لوسین» لویی مال1، یا «نگهبان شب» لیلیانا کاوانی2 ساخته میشوند؟ چرا آنها با چنین استقبال شگفتانگیزی روبرو میشوند؟ ما تصور میکنیم که پاسخ این پرسشها را باید در این سه سطح مدنظر قرار داد: 1) ژیسکاردستن به عنوان رئیس جمهور فرانسه برگزیده شده است.
کجا این مبارزات را دیدهاید؟ کجا دیدهاید که مردم قیام کنند و پرچمها را برافرازند؟ سوءال: پیرامون فیلم «غم و افسوس» یکجور شایعه رواج داشته است: اینکه فیلم قصد دارد نشان دهد که مردم فرانسه، همچون یک کل، در برابر آلمانیها مقاومت نکردند؛ اینکه حتی با آنها همکاری کردند؛ اینکه هرچه درباره مقاومت گفته شده کذب است.
اما فعلا چه؟ آیا ما شاهد اروتیک شدن دوباره قدرت نیستیم؟ آیا ما جذب یک موقعیت رقتبار و مضحک، آن هم با آن وضعیت که فروشگاههای پورنو با نشانههای نازیسم در امریکا راه انداختهاند، نشدهایم؟ یا مجذوب رفتار ژیسکاردستن نشدهایم، هنگامی که میگوید: میخواهم با لباس راحتی در یک نیمروز تعطیل در خیابانها پیادهروی کنم و با مردم معمولی و بچهها خوش و بش کنم؟ این یک واقعیت است که ژیسکار بخشی از مبارزه انتخاباتیاش را نه تنها بر اساس حالتهای جسمانی بیغلوغش بلکه بر روی اروتیک کردن شخصیت و رفتار باب روزش بنا کرده است.
بهتر است به فیلمهایی بازگردیم که در آغاز بحث دربارهشان صحبت کردیم ـ ما باید مسأله آشفتگی چپ افراطی را در چهره فیلمهای خاصی مثل «لاکومب لوسین» و «نگهبان شب» به خصوص در جنبه جنسی این دو فیلم مطرح کنیم، و نشان دهیم چگونه این آشفتگی به مزیتی برای جناح راست تبدیل میشود."