چکیده:
یکی از پنج سخنگوی فرهنگ و ادب ایرانی و یکی از سه پیامبر شعر فارسی و بیشک یکی از
مردمیترین شاعران جهان شیخ اجل سعدی شیرازی است. او در مجموعه آثار خویش به تبیین
مسائل و آموزههایی میپردازد که در صورت تحقق آن، طرح مدینه فاضله و انسان کاملی
متصور خواهد بود که جمیع صفات فاضله اخلاقی ـ انسانی اعم از تسامح، تواضع، فروتنی،
تقوا و خویشتنداری، استدلال و روحیه پرسشگری، خرد و دانش محوری و از همه مهمتر
توجه به همنوع و بنیآدم بر اساس گفتوگو بر آن حاکم میشود. این مقاله ضمن بیان
تناقض سعدی در حوزة تئوری و زندگی عملی در جریان گفت وگو، نوع نگاه او را به پدیده
گفت وگو و مؤلفههای آن تحلیل میکند. به نظر نگارنده سعدی در یک نگاه اهل گفت وگو
ـ به معنای منطقی و ارسطویی ـ نبوده و حکایت جدال سعدی با مدعی نمونه جامع و کامل
این باور است، اگر چه از نظر نگاه به مؤلفههای گفت وگو و تبیین آن گفت وگوگرا است.
البته این مسئله نه به شخص سعدی، که به فرهنگ و هنجار غالب جوامع گذشته برمیگردد
که بر اساس سلطان و رعیت و شبان و رمه طبقهبندی میشده و گفت وگو را برنمیتابیده
است. این مقاله ضمن تبیین اهمیت گلستان با توجه به اصل گفت وگو و مؤلفههای آن در
حوزه تئوریپردازی، سعی میکند بزرگترین حکایت این اثر (حکایت جدال سعدی با مدعی)
را با توجه به نگاه ساختارگرایانه و التزام او به اصول گفت وگو تجزیه و تحلیل کند.
Saadi is one of the five speakers of Persian culture and literature and one of the three prophets of Persian Poem and one of the most popular poets of the world. In his collected works، Saadi is interpreting some problem and factors، which in case of fulfillment، we will be having an utopia and a perfect man that all these characteristics such as tolerance، humility، virtue، introspection and moreover، attention to human kind and dialogue will be dominate. This article with articulating Saadi’s contradictions in the realm of theory and practice، analysis his approach towards dialogue and it’s elements. In my view، Saadi was not pro-dialogue in the sense of Aristotelian logic. The story of Saadi’s conflict with claimer is a obvious type of this. Though this conflict has elements of dialogue in itself، but it is only in the realm of description and expression، but not in the real life and practice. According to many evidences، Saadi was not a pro-dialogue poet. It is to be noted that it is not because of Saadi’s characteristics، but، the norms of classic societies of those days.
خلاصه ماشینی:
درین جامعه گفت وگو محور که انسان ـ بماهو انسان ـ عزیز شمرده میشود، تعامل میان اجزاء و اعضای آن به گونهای است که همزیستی مسالمتآمیز و مداراجویانه در گفت وگوی حق محورانه شرط بقای آن تلقی میشود؛ لذا مهمترین ویژگی این جامعه بر اساس مؤلفههای گفت وگو از دید سعدی به قرار ذیل است: ـ اعتماد دو سویه و عدم سوء ظن و نگرانی و خوف از برتری دیگری در استدلال و جدال احسن (سعدی، 1373: 177 و 86)؛ ـ خردگرایی و دانش محوری(3) ؛ ـ توجه به ماقال و سخن نه تکیه صرف بر متکلم(4) ؛ ـ تسامح و تساهل و پرهیز از هر گونه تعصب جاهلی(5)؛ در اندیشه سعدی از آن جایی که بنیآدم اعضای یک گوهر تلقی میشوند، راه به سوی حق نامحدود بوده و سخن از حق تام و تمام، باطل و انتساب آن به خویش زاینده چالشها و زداینده تفاهم و مدارا تلقی میشود؛ لذا مدارا حتی با دشمن نیز تجویز میشود؛ ـ گوش دادن (شنیدن) و سکوت در گفت وگو(6) ؛ ـ استدلال و پرسشگری از راه جدال احسن و تمثیل؛ سعدی در غالب حکایات از طریق منطق گفت وگو چه به صورت تکگویی و چه به کمک استدلال منطقی و برهانی وقایع زندگی را تبیین میکند و بدون تحمیل نظر خویش، خواننده را به مرز اقناع میرساند (همان: 162 و 184)؛ ـ عدم عجب و کبر نسبت به سویه دیگر(7)؛ سعدی به کرات، عوامل و صفات جانبی و عرضی را نه مایه تفاخر دانسته و نه خود بدان میبالد؛ به همین دلیل خویش را آزاده افتاده و افتاده آزاده میداند (همان: 56)؛ ـ سنخیت و جایگاه فرهنگی مشترک(8) ؛ ـ تقوا و خویشتنداری در گفت وگو(9)؛ یعنی عدم افراط و تفریط در حوزه کلام و سخن گفتن بجا و منطقی که با توجه به اقتضائات و شرایط کلامی و زمانی تنظیم میشود (همان: 67 ، 85 ، 148 و 145).