خلاصه ماشینی:
"«باید دانست که پادشاهی برای عصبیت غایتی طبیعی است و وقوع آن از راه عصبیت امری اختیاری نیست بلکه نظم و ترتیب عالم وجود آن را ایجاب میکند و امری اجتنابناپذیر و ضروری به شمار میروده» (مقدمه، ص387) نمودار سیر دیالکتیکی عصبیت: نمودار سیر دیاکلیتی عصبیت: رفاهزدگی و تجملگرایی نفی عصبیت استبداد و خودکامگی پادشاهی هدف عصبیت منبع؛ مولف ابنخلدون نیروهای مذهبی، اقتصادی، تکنولوژیک، سیاسی، روانی-فردی را عوامل اصیلی که به تنهایی بتوانند عامل تحول ژرفی باشند نمیداند، هرچند که این عوامل، بخصوص مذهب درتقویت عصبیت، اهمیت بهسزایی دارند.
(تاریخچه جامعه شناسی، ص 283- 284) تغییرات اجتماعی عصبیت اقتصادی سیاسی روانی یا فردی مذهبی منبع؛ مولف به نظر ابن خلدون، تحولات اجتماعی نه از درون گروه بلکه همواره از خارج - با برتری عصبیتی قویتر - در نتیجه تضادهای بین قبیلهای ایجاد میشود و وجود همین دشمن مشترک همواره افراد درون یک قبیله را با یکدیگر متحد میکند که وقتی این اتحاد سست شود، گروه نیز تجزیه شده و در درون قبیله دیگری حل می گردد.
(تنهایی 1376ص 48) کاهش عصبیت - احساس آرامش و امنیت -دولت نیرومندتر - عصبیت قویتر -تضاد (برون گروهی) منبع؛ مولف بنابر این، میتوان گفت گرچه ابن خلدون به تضادها توجه کرده است، اما شرایط اجتماعی عصری که وی به تحلیل آنها میپردازد، با شرایط دوران ما که به خاطر گسترده شدن جوامع، تضادهای درونی اهمیت یافته، متفاوت بوده و طبعا دیدگاههای متفاوتی در زمینه تضاد، ایجاد نموده است."