خلاصه ماشینی:
"عده شاعران و سخن سرایان فارسی در این قرن به اندازهای زیاد است که شرح حال و نمونه اشعار همه آنها در تذکرههانمیگنجد (11/ص 64)؛ تنها در جلد دوم «مجمع الفصحا» نام و شعر بیش از 150 شاعر معروف قاجار دیده میشود، که به قول هدایت «اغلب و اکثر مدایح شاهنشاه جمجاه فلک بارگاه است»؛ اشعاری دروغین، باحال و هوای دروغین، در جامعهای دروغین و به گفته طبری «اگر مدح زننده یا هجو گزنده نیست، عشقهایی با احساسات مصنوعی و گاه منحرف است؛ جامعه دروغینی که بر بنیادهای پوسیده استوار است و از درون به سویی و از بیرون به سوی دیگر در حرکت است؛ وگرنه در نبوغ بسیاری از این شاعران، جای هیچ گونه شک نیست، بیشتر شاعران نامدار این دوره بزرگانی بودند، که در شرایط بد زندگی در خردی دچار فلجی شدند و در مکتب روزگار گول و واپس مانده تعلیم دیدند (8/صص 192 و 188).
او مطلع و مقطع اشعار قسمت داخل تخت را اینگونه بیان میکند: مطلع: تختی از سنگ بر آراست شه عرش اورنگ که ز غیرت زده بر شیشه نه گردون سنگ مقطع: منشی طبع ضیا از پی تاریخش گفت که «سلیمان زمان داده شرف این اورنگ» اما قسمت خارج را با این مطلع شروع میکند: کشیده سر به فلک تخت شاه عرش اورنگ و یا سپهر برین است بر زمین از سنگ (22/ص361) نگارنده برای پیدا کردن کل شعر یاد شده، پس از تماس با مسوءولان کاخگلستان دریافت که به احتمال زیاد این اشعار متعلق به «ملکالشعرا فتحعلیخان صبا» است و پس از پیگیریهای فراوان، نادرستی گفته همایی را اینگونه ثابت کرد: دو کتیبه حجاری شده بر دیوارههای تخت مرمر، فقط 17 بیت از دو قصیده مطول معروف ملکالشعرا فتحعلیخان صبا؛ شاعر دربار فتحعلی شاه است که به جهت مدح شاه و وصف تخت مرمر، ماده تاریخ ساخت آن را سروده بود."