خلاصه ماشینی:
"حال به هر دلیلی که این اتفاق افتاده،پس چرا از فعالیت گستردهء انجمن نقاشان خبری نبوده و نیست؟چرا در این یکی دو سال،که از دوسالانههای نقاشی خبری نبوده و جامعهء نقاشی ایران با یک نوع وانهادگی از طرف نهادهای دولتی مواجه بوده،انجمن نقاشان،ابتکار عمل را به دست نگرفته است؟آیا در نتیجهء سکوت و کمکاری این نهاد دموکراتیک نیست که گروه سومی توپ و میدان را از آن خود کردهاند و جز منافع سیاسی و اقتصادی و مدینهء آمال دوبی،چیز دیگری برایشان مهم نیست؟آیا- بهخصوص امروز که توپ در زمین جامعهء نقاشان است- بهتر نیست"انجمن نقاشان ایران"فراخوانی عمومی برای عضوگیری بدهد،نشستهای پیدرپی برگزار کند و خود را به عنوان نهادی مدنی و تأثیرگذار به جامعهء ایران،دولت و دولتیان بشناساند؟ شکی نیست که بخشی از دلایل عدم آشنایی جامعه و حتی طبقهء متوسط مردم با هنر و نقاشی مدرن،مربوط به کمکاری انجمنی است که میتواند خود را حوزهای از حوزههای قدرت مدنی در این کشور معرفی کند."