چکیده:
در هر دو زبان عربی و فارسی، شماری از ترکیبهای وصفی و اضافی هست که از
لحاظ دستوری و معنایی، یک واحد دستوری و یک گونه معنایی به شمار میروند. شیوه
جمع بستن این ترکیبها موضوعی است که در کتابهای دستور فارسی و صرف و نحو
عربی به ویژه در کتابهای صرف و نحو، کمتر به آن پرداخته شده. در گفتار حاضر برآنیم تا
با تقسیم آن ترکیبها، با تکیه بر زبان عربی، راههای جمع بستن آنها را نیز از هم تفکیک
کنیم.
خلاصه ماشینی:
"انواع کلمههای مرکب و نیز «جمع و مفرد پذیری» در واژههای بسیط و مرکب فارسی و عربی یکسان نیست و مثلا در فارسی به آخر ترکیباتی عطفی مانند قیل و قال، رفت و آمد، گفت و شنود، افت و خیز، پندو اندرز، دست و پا، علامت جمع «ها» اضافه میشود و در مقابل، در عربی از چنین جمعی خبری نیست و به عکس مثلا مرکبهای اسنادی در عربی میتوانند به نوعی جمع بسته شوند «تأبط شرا»، «ذوو تأبط شرا»؛ اما میتوان______________________________ 1.
اما پس از این در تفصیل مطلب، مرکبهای وصفی و اضافی را به لحاظ جای علامت جمع ساز به دو گونه تقسیم میکند و ترکیب اضافی یا وصفیای را که کسره میانی آنها حفظ شده است، در یک قسم قرار میدهند که در هنگام جمع، جزء اول (مضاف یا موصوف) علامت جمع میپذیرد: سردار سپاه:______________________________ 1.
در هر حال، از میان ترکیبهای متعدد اضافی و وصفی در عربی و فارسی، شماری از آنها جمع و تثنیه بسته نمیشود و معمولا به طور ثابت به همان یک صورت مفرد به کار میرود، زیرا یا اساسا شمارش پذیر نیست و کل ترکیب یا مضاف الیه آن، اسم خاص است مانند أبوالهول، ساعة الصفر، شط العرب، أسبوع الوحدة، شهر رمضان، الخلیج الفارسی، البحر الأبیض المتوسط، اللغة العربیة، فیزیاء نوویة.
نتیجه 1ـ جا دارد در کتابهای دستور فارسی و نیز کتابهای صرف ونحو عربی، جایی برای جمع ترکیبهای اضافی و وصفی که خود یک واحد دستوری را تشکیل میدهند، در نظر گرفته شود."