چکیده:
نظریه «نفس کلی و نفوس افلاک» در این مقاله با توجه به بطلان مبانی آن که از
طبیعیات قدیم گرفته شده، ابطال گردیده و تأثیر آن بر فهم صدرا از آیات قرآن مورد نقد و
بررسی قرار گرفته است. به این منظور، با بررسی تمام کتب تفسیری و فلسفی صدرا،
مواردی که او آیات قرآن را بر نفس کلی و یا نفوس افلاک منطبق کرده، جمع آوری شده
است. سپس با توجه به سایر آیات، روایات، معنای ظاهری و سیاق آیات و قرائن موجود
در آنها، معنای آن آیات به دست آمده و با توجه به خصوصیاتی که برای نفس کلی و
نفوس افلاک در فلسفه ذکر شده، صحت و سقم انطباق آن آیات بر این نظریه، معلوم و
این نتیجه به دست آمده است که نمیتوان هیچ یک از چهارده موردی را تأیید کرد که
صدرا آیات قرآن را بر این نظریه تطبیق کرده است.
خلاصه ماشینی:
"نقد و بررسی در آیه مورد بحث و همچنین در دو آیهای که به آنها اشاره شد، تأکید بر آنست که کتاب مبین، شامل تمام امور است و هیچ موجودی نیست جز این که در کتاب مبین است، بنابراین، کتاب مبین به مرتبهای از علم خدا اشاره دارد که شامل تمام مخلوقات است و همان طور که طباطبایی میگوید: خداوند در مواردی از کتاب مبین نام برده است که خواسته است احاطه علمی خود را به تمام موجودات و حوادث جاری جهان بفهماند (طباطبایی، 7/126).
نقد و بررسی اولا، اینکه خداوند ابتدا از خلقت آسمان و زمین و آنچه بین آن دو هست، سخن میگوید و سپس می فرماید ثم استوی علی العرش، هیچ دلالتی بر این مطلب ندارد که «استوای بر عرش» بر دخالت حرکت افلاک در حوادث روزانه اشاره دارد، بلکه هر گاه امور مملکت پادشاهی منظم گردد و او بر اوضاع تسلط یابد، در میان عرب متعارف است که گویند: پادشاه بر عرش خود مستولی شد (طبرسی، 2/427)، بنابراین، معنای ظاهر اینست که خداوند نه تنها آسمان و زمین را آفریده است، بلکه بر مخلوقات خود تسلط کامل دارد.
در بخش دوم، تفسیرهایی که صدرا تحت تأثیر این نظریه ارائه داده است، مطرح و با توجه به سایر آیات، روایات، معنای ظاهری و سیاق آیات مورد بحث، قرائن موجود در آن آیات و با توجه به خصوصیاتی که برای نفس کلی و نفوس افلاک در فلسفه ذکر شده است، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و مطالب ذیل معلوم شده است: ـ واژههای کتاب (حدید/22)، کتاب مبین (انعام/59)، کتاب حفیظ (ق/4)، لوح محفوظ (بروج/22) و ام الکتاب (رعد/39) بر نفس کلی و نفوس افلاک قابل انطباق نیستند، بلکه به مرتبهای از علم الهی اشاره دارند که میتوان آن را بر صادر اول و یا واقعیت خارجی منطبق کرد."