چکیده:
یکی از مباحث مهم در عرصه قرآن پژوهی جستجو از حقیقت و ماهیت قرآن ورای
ظاهر و ساختار کنونی آن است. پاسخ به این پرسش برای حل مسائلی همچون تعدد و
نزول قرآن بسیار راهگشاست. صدرالمتألهین شیرازی هم رأی با گروهی دیگر از
اندیشهوران قرآنی معتقد است قرآن از عالم امر به عالم خلق فرود آمده است و بدین
خاطر به آن قرآن و فرقان گفته میشود. به خاطر ویژگیهای عالم امر، قرآن دارای هویت و
حقیقت ماورایی بحت و بسیط است و پس از نزول به عالم خلق و بنا به ضرورت و
مقتضیات عالم ماده، در کسوت الفاظ و عبارات در آمده است. این مقاله به بررسی و نقد
دیدگاه صدرالمتألهین در این زمینه میپردازد.
خلاصه ماشینی:
با صرف نظر از اختلاف یاد شده، مسأله این است که اگر قرآن عبارت از مجموعهای از الفاظ و عبارات عربی است که در بسیاری از موارد متأثر از پرسشهای مخاطبان و مشکلات و مسائل جاری ـ که اصطلاحا به آنها اسباب نزول گفته میشود ـ شکل گرفته و بالطبع با مفهوم تدریج قابل تفسیر است، چگونه با پدیده نزول دفعی قابل جمع است؟ طرفداران نزول دفعی، از نظریه برخورداری قرآن از حقیقتی دیگر را برای پاسخ به این سؤال به میان میآورند.
و پیش از این گفته شد که میان کلام و کتاب الهی تفاوت است، کلام از عالم امر، اما کتاب از عالم خلق است و آنچه بر قلب پیامبر(ص) نازل شده کلام است.
از آنچه گفته شد، میتوان به این نتیجه دست یافت که صدرالمتألهین برای قرآن حقیقتی دیگر که ناظر به عالم امر و برخوردار از ویژگیهای این عالم است، قائل است و بر این اساس، نزول تدریجی و دفعی قرآن را تفسیر میکند.
نقد گفتار صدرالمتألهین درباره حقیقت ماورائی قرآن چنانکه اشاره شد، صدرالمتألهین با استناد به آیاتی از قرآن بر وجود دو عالم به نامهای، 1ـ عالم امر؛ 2ـ عالم خلق تأکید دارد و براساس این نگرش و برشمردن صفاتی برای آنها، برای قرآن حقیقتی فراتر از ظاهر کنونی که قائل شده و به تفاوت میان کلام و کتاب از سویی و قرآن و فرقان از سوی دیگر رأی داده است.
با صرف نظر از نتایجی که او بر وجود دو عالم امر و خلق مترتب داشت، به نظر میرسد که وجود این دو عالم و نیز برخورداری آنها از عموم ویژگیهای برشمرده شده در گفتار صدرالمتألهین، قابل استفاده از شماری از آیات قرآن است.