چکیده:
یا یک سازه روانشناختی؟ت
یافت که نوعی رویآورد تجربهای، گوهرشناختی، و فردی به دین با ماهیتی روانشناختی
است. بر این اساس صورتبندیهای روانشناختی به لحاظ نظری معنویت را به عنوان یک
نظم دهنده وجودی عمل انسانی، صفت شخصیتی، نوعی هوش، و نوعی انگیزش در
نظر گرفته اند. در این مقاله ضمن نقد هریک از این رویآوردها به مفهوم معنویت، الگویی
در تحلیل مفهوم معنویت با تأکید بر تعامل روح زمان و کارکردهای سازمان روانی انسان
ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"مولفههای تعالی معنوی از نظر پیدمونت عبارتند از: حس پیوند(1)، باور به اینکه فرد بخشی از جامعه بزرگ بشری است و نقش وی در تداوم هارمونی زندگی گریز ناپذیر است؛ جهان شمولی(2)، باور به ماهیت توأم با وحدت(3) زندگی؛ تحقق دعا(4)، احساس شعف و خشنودی ناشی از رویارویی شخصی با واقعیت متعالی؛ تحمل تناقضات(5)، توانایی زیست با ناپایداری(6) و تناقضات در زندگی شخصی، و اندیشه درباره امور براساس «هم این هم آن» به جای «یا این یا آن»؛ فقدان قضاوت(7)، توانایی پذیرش زندگی و دیگران به همان شکل که هستند و حساسیت به نیازها و دردهای دیگران؛ وجودی بودن، میل به زندگی در لحظه و مشتاق رویارویی با تجربههای زندگی به عنوان فرصتهایی برای رشد و شادی؛ و سپاس(8)، حس شگفتی و سپاس برای مشخصههای بیهمتا و مشترک با دیگران در زندگی خود.
control oriented مهارت چیست؟ کیست که به فراسوی مادیات ملموس میرود، حالتهای برتری از هشیاری را تجربه میکند، آنها را در ابعاد مختلف زندگی روزمره خود میبیند و در نتیجه رویدادهای زندگی برای وی معنای دیگری مییابد، و صفاتی اخلاقی را نشان میدهد که افراد غیرمعنوی نیروی نشان دادن آنها را ندارند؟ عوامل و نیروهای مؤثر در این مهارتها کدامند؟ اینجاست که پذیرش مهارتهای خاصی در معنویت نباید به معنای تحویل معنویت به مجموعهای از مهارتها منتهی شود، و باید آبشخورها و مؤلفههای غیرعملکردی آن نیز در یک منظومه منسجم مورد توجه قرار گیرد."